◄ انسان؛ محور عدالت اجتماعی در حمل و نقل
استراتژی TOD به جای اولویت دادن به خودرو، به عابران پیاده توجه کرده و ملاک عمل آن راحتی و دسترسی عابر پیاده به شبکه حمل و نقل عمومی و برخورداری از امنیت و کیفیت در فضای پیاده رو است.
حمل و نقل و ارتباطات به عنوان نیروی محرکه توسعه در مناسبات اجتماعی و اقتصادی جهان جایگاه ویژهای داشته و در ایجاد تمدن امروز، یاریگر انسان در پیریزی مدنیت و گذر از دوران سراسر تحول تاریخ بوده است. اساس پایداری، مربوط به ارضای نیازهای مردم با توجه به ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، زیربنایی، کالبدی و زیست محیطی آن است. نقش بخش حمل و نقل در رسیدن به توسعه پایدار مهم و مؤثر بوده و ارتباط هماهنگاین ابعاد، فرایند توسعه پایدار را شکل میدهد. بررسی تاریخ تمدنهای بزرگ حکایت از آن دارد که در قرون گذشته، برخورداری از شبکه حمل و نقل و ترافیک کارآمد یکی از عوامل زمینه ساز توفیق تمدنها در عرصه تولید و بازرگانی داخلی و خارجی بوده و تمدن باستانی و پر افتخارایران نیز، بخشی از اقتدار تاریخی خود را مدیون موقعیت جغرافیایی خاص و نظام توانمند و انعطافپذیر حمل و نقل و ارتباطات بوده است.
جریانهای ترافیکی به خوبی بیانگر سطح کمی و کیفی توسعه یافتگی است. امروزه تراکم ترافیک به عنوان مشکل اصلی مناطق شهری و حومهای که روزانه هزینههای زیادی را به جامعه تحمیل میکند شناخته میشود. اگرچه پدیدههایی همچون تصادفات، آلودگی هوا و مصرف انرژی نیز از پیامدهای ترافیک تلقی میشود، اما تأخیر وارد بر کاربران در سیستم ترافیک به عنوان فراگیرترین و عمدهترین هزینه گزارش شده است. از سویی دیگر سیستمهای حمل و نقل نقش چشمگیر و سهم قابل ملاحظهای در آلودگیهای زیست محیطی بهویژه آلودگی هوا دارند.
توجه بهاین نکته بسیار جالب توجه است که تفاوتهای عمدهای از حیث مصرف انرژی و تولید آلایندههای محیطی بین شهرهای مختلف دنیا وجود دارد؛ بر اساس نتایج بررسیها،این تفاوتها به مواردی نظیر نرخ پیادهروی، استفاده از دوچرخه، استفاده از حمل و نقل عمومی و همچنین برخی ویژگیهای شهری نظیر تراکم جمعیتی و طراحی شهری وابسته است. در یک نگاه کلی میتوان اذعان نمود که شهرهایی که سرمایهگذاری سنگینی در سیستمهای حمل و نقل مبتنی بر خودروی شخصی انجام دادهاند هم اکنون کمترین سطح پایداری محیطی را تجربه میکنند.
تلاش برای حل مشکلات ترافیک از سوی گردانندگان ترافیک شهری، منجر به رویکردهای مدیریتی در حمل و نقل شده است.این رویکردها با رویکرد مدیریت سیستم حمل و نقل شکل گرفته و پس از یک دهه به رویکرد جامعی تحت عنوان مدیریت تقاضای حمل و نقل (TDM) تغییر یافتهاند که امروزه توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی (TOD)، توسعه بدون خودرو و حمل و نقل پایدار (پاک) نیز در کالبد مدیریت تقاضای حمل و نقل به عنوان راهبردهای نوین در فرایند توسعه و بهرهبرداری تسهیلات جهت پایدارسازی سیستمهای حمل و نقل و ترافیک پدیدار گشتهاند.
توسعه بدون خودرو، طیفی از افکار و ایدههایی است که جایگاه انسان را مقدم بر خودرو دانسته و تأکید بر فضای شهری جدید با اولویت کیفیت بالای زندگی دارد. انواع توسعه بدون خودرو، طی یک روند تدریجی، محیطی با کیفیت بالاتر برای عابران پیاده فراهم میآورد. تدریجی بودن و مشارکت مردم در این روند اجرایی به پایداری توسعه کمک بسیار میکند. روند مداخلات بدون خودرو در توسعه شهری امروزه، تکرار معکوس تاریخ توسعه شهری است. مدتها است توسعه بر مبنای حمل و نقل همگانی (TOD) از جمله نظریههای توسعه است که در آن حمل و نقل عمومی محور توسعه میباشد. دراین نوع توسعه، برنامهریزان حمل و نقل و ترافیک و مدیران شهری با شناخت بحرانها و مشکلاتی که استفاده از خودروی شخصی به وجود میآورد، در ایجاد زیرساختهایی جهت تشویق شهروندان در استفاده از حمل و نقل عمومی از جمله ارتقای کیفیت و کمیت سرویسدهی آن کوشش میکنند. استراتژی TOD به جای اولویت دادن به خودرو، به عابران پیاده توجه کرده و ملاک عمل آن راحتی و دسترسی عابر پیاده به شبکه حمل و نقل عمومی و برخورداری از امنیت و کیفیت در فضای پیاده رو است؛ که در نتیجه کارایی فضای شهری بالا میرود به صورتی که جوامع را در سوق دادن به شیوه زندگی با کیفیت و بدون خودرو کمک خواهد کرد. در واقع استانداردهای TOD، زیرساختهای لازم جهت توسعه بدون خودرو را برای مناطق شهری به وجود میآورد به طوریکه در ادامه میتوان محدودیت و ممنوعیت تردد و مالکیت خودرو را در منطقه اعمال کرد. به عبارتی دیگر توسعه بدون خودرو گامی فراتر از TOD برداشته و نظر به ایجاد شهر پیاده دارد.
انسان، محور عدالت اجتماعی در حمل و نقل
خودرو، حرکت و قدرت جابهجایی غیرقابل انکاری را فراهم آورده که موجب شده جهان در حال پیشرفت، بر روی نوک تیز مالکیت خودروی شخصی و خودرومحوری در حال انفجار بایستد. در حال حاضر اولویتهای بودجه شهرداریها در بیشتر موارد با نیازهای حرکتی اکثریت ناهماهنگ است. هزینههای شهرداریها به طور عمده بر روی آمادهسازی زیرساختها جهت اقلیت خودروسوار تمرکز دارد. این در حالی است که سفرهای حمل و نقل غیرموتوری و حمل و نقل عمومی، انتخاب غالبی برای شهرهای کشورهای در حال توسعه میتواند باشد. اینگونه نگرش به توسعه موجب شده، راه رفتن (پیادهروی) و دوچرخه سواری غالباً فراموش شدهترین شیوه حمل و نقل در برنامهریزی شهر شود. در حالیکه بهتر کردن وضعیت پیادهروی و دوچرخه سواری، کمک به اولویت یافتن شیوهای است که در خدمت جامعه به خصوص از نقطه نظر عدالت است.
با توجه به افزایش بیرویه تولید خودرو و مالکیت وسیله نقلیه، افزایش بحرانی آمار تصادفات و تلفات رانندگی، افزایش میزان کم تحرکی و تنبلی مردم، درگیر شدن شهرها با مشکلات و پیامدهای منفی ترافیک، محدودیتهای کالبدی و اقتصادی جهت توسعه زیرساختهای جادهای، ایجاد ناپایداری در سیستمهای حمل و نقل خودرو محور و همچنین افزایش قیمت و سهمیهبندی سوخت نیازمند تغییر نگرش مدیریتی در برنامهریزی حمل و نقل از رویکرد خودرو محوری (فراهم نمودن تسهیلات برای جابهجایی خودروها) به رویکرد انسان محوری (فراهم نمودن تسهیلات برای جابهجایی انسانها) از طریق توسعه حمل و نقل همگانی، مسیرهای پیادهروی و دوچرخه سواری و نیز توسعه خطوط ریلی جهتایجاد شبکه حمل و نقل ترکیبی کارآمد بوده تا مفهوم عدالت اجتماعی در سیستم حمل و نقل رنگ واقعیت به خود بگیرد.
شیوههای حمل و نقل فعال، راهکاری برای مقابله با بیماریهای غیر واگیر
امروزه بیماریهای غیر واگیر، عامل بیش از ۵۰ درصد موارد مرگومیر در جهان بوده که ۲۰ درصد متعلق به کشورهای توسعهیافته و ۸۰ درصد دیگر سهم کشورهای در حال توسعه اعلامشده است. یکی از مهمترین علل شیوع و افزایش بیماریهای غیرواگیر، نبود فعالیت بدنی کافی در افراد است. فعالیت بدنی، به عنوان هرگونه حرکت بدن که از طریق ماهیچهها تولید میشود و نیازمند مصرف انرژی است، تعریف میشود. فعالیت بدنی، رفتاری بسیار مهم و تغییرپذیر برای پیشگیری و مبارزه با بیماریهای غیر واگیر است و نبود آن به میزان کافی، چهارمین ریسک مرگومیر جهانی معرفی شده است. مطالعات نشان دادهاند که کمبود فعالیت بدنی با ریسک چاقی، دیابت، بیماریهای قلبی و بیماریهای مزمن دیگر در ارتباط است. بررسیهای وضعیت تحرک فیزیکی درایران نشان میدهد که از هر سه مرد ایرانی، یک نفر و از هر 2 زن ایرانی یک نفر، پایینتر از حد لازم تحرک دارند و به عبارتی میتوان گفت که نیمی از زنان کشور کمتحرک یا بیتحرک هستند. کمتحرکی حدود نیمی از جمعیت کشور، گسترش بیماریهای غیر واگیر ازجمله بیماریهای قلب و عروق، دیابت و فشارخون بالا را در جامعه سرعت بخشیده و به همین دلیل، باید شرایطی را به وجود آورد تا آحاد جامعه توجه بیشتری را بهاین موضوع نشان دهند.
دغدغه کاهش سطوح فعالیت بدنی کلی که منجر به مسائل سلامت عمومی نظیر چاقی مفرط، دیابت نوع دو، سندروم متابولیکی و مرگومیر و نیز مشکلات سلامت روحی و ذهنی نظیر افسردگی میشود، امروزه یک دغدغه جهانی است. بنابراین بهبود مشارکت در فعالیت بدنی بسیار حائز اهمیت است، چراکه سبک زندگی فعال اثرات مثبت و مستقیمی بر سلامت عمومی دارد و این مهم، میتواند از طریق توجه ویژه به شیوههای حمل و نقل فعال به دست آید. شیوههای حمل و نقل فعال نظیر پیادهروی، دوچرخه سواری، اسکیت و اسکوتر به نوعی از جابهجایی گفته میشود که با تحرک انسان برای انجام سفر همراه است. البته حمل و نقل همگانی نیز از آنجاکه همواره با پاره سفرهایی همراه میشود، میتواند به عنوان شیوه ترابری نیمه فعال معرفی گردد که در ارتباط با مسائل حوزه سلامت، تأثیرات مثبت کمتری نسبت به شیوههای حمل و نقل فعال و تأثیرات مثبت بیشتری نسبت به شیوههای حمل و نقل غیر فعال در مقابله با چاقی، کم تحرکی و سایر بیماریهای غیر واگیر دارد.