◄ مشکل بیمه بازنشستگان راه آهن و کارکنان در شرف اتمام خدمت
رویکردی که راه آهن از سال گذشته و ظاهرا با استعلام غیرحرفه ای از سازمان تامین اجتماعی، اتخاذ نموده کاهش مبنای محاسبه و پرداخت حق بیمه کمتر به بیمه برای کارکنان است که برای مدیران سبب خسارت بیشتر شده و هر ماه حضور اضافه ایشان در سال ۱۴۰۳ خسارت سنگینی را در مستمری این افراد درپی دارد.
مقام معظم رهبری در روز بازنشستگان ۲۳ آبان ۱۳۸۶، خبرگزاری ایسنا: به وضعیت بازنشسته ها برسید. اگر مى خواهید در دستگاه شما افراد خوب کار کنند، راهش این است که به بازنشسته اى که الان هیچ کارى براى شما نمى کند، خوب برسید.
-
در یادداشت های گذشته به تغییرات حقوق پایه یک مدیرکل اجرایی در راه آهن اشاره شد که با فرض لیسانس و استخدام رسمی با 20 سال سابقه و 2 فرزند، در سال ۱۳۶۶ برابر 12430 تومان بوده و در سال ۱۳۹۱ به حدود 1370000 تومان رسید (110 برابر) در حالی که در همین مدت حقوق حداقل از ۲۴۹۰ تومان به ۳۹۰ هزارتومان (۱۵۷ برابر) رسید (تین ۱۹۲۰۹۵).
-
اگر این فرد با سمت مدیرکل وارد راه آهن شده و تا پایان مدیرکل می ماند سهم بیمه پرداختی وی در سی سال پیوسته از حدود ۲۰ به حدود ۱۰ برابر حقوق پایه رسیده بدین ترتیب بدون احتساب تورم به طور متوسط ۱۵ برابر حقوق پایه پرداخت بیمه داشت.
-
اگر این فرد با سمت کارگر ساده با حداقل حقوق وارد راه آهن شده و با تلاش و پشتکار و ادامه تحصیلات به سطح مدیرکلی رسیده باشد از حدود ۴ برابر حقوق پایه به ۱۰ رسیده یعنی به طور متوسط ۷ برابر حقوق پایه به بیمه پرداخت داشته است.
-
و اگر این فرد با سطح مدیرکلی وارد شده ولی بنا به دلایلی به سطح پایین کارشناسی تنزل داده شده باشد از حدود ۲۰ برابر حقوق پایه به ۴ رسیده یعنی به طور متوسط سالانه ۱۲ برابر حقوق پایه به بیمه پرداخت داشته است.
حاصل ضرب اعداد پرداختی در سال برای این افراد به ترتیب برای حالات اول تا سوم چنین می شود
20*30 + .... +15*15 + ... + 10*1- 4*30+ ... +7*15+ ...+ ... +10*1- 20*30 + .... +12*15 + ... + 4*1
به این ترتیب با ضرب پایه حقوق در سال به این اعداد می رسیم که اگر برای فرد اول ۱۰۰ منظور شود برای افراد دوم و سوم ۳۵ و ۸۷ درصد می شود در صورتی که مستمری سالانه این افراد با منطق ۲ سال اخر به ترتیب ۱۰.۵، ۱۰ و ۴ می شود. به بیان دیگر فرد دوم با نفر اول با نسبت پرداخت وزنی ۳۵ درصد تقریبا مساوی و نفر سوم با وجود پرداخت وزنی بیش از دو برابر دومی، کمتر از نصف وی مستمری دریافت می دارد: 7787=100% /10.5- 2759=35% /10- 6965=87% /4
-
این رویکرد نه تنها با هیچ خرد و منطقی انطباق ندارد بلکه از منظر شرعی هم منطبق با عدالت و انصاف نیست به ویژه اینکه سهم بیمه پرداختی مانند امانتی است که کارکنان به دولت به عنوان امین می پردازند و مستمری باید متناسب با پرداخت باشد.
-
قانون اولیه بیمه تامین اجتماعی پیش از انقلاب و تعهدات مندرج در آن برای بیمه تامین اجتماعی هم قابل توجه است.
-
حال رویکردی که راه آهن از سال گذشته و ظاهرا با استعلام غیرحرفه ای از سازمان تامین اجتماعی، اتخاذ نموده کاهش مبنای محاسبه و پرداخت حق بیمه کمتر به بیمه برای کارکنان است که برای مدیران سبب خسارت بیشتر شده و هر ماه حضور اضافه ایشان در سال ۱۴۰۳ خسارت سنگینی را در مستمری این افراد درپی دارد که به عنوان نمونه برای شخصی که در اسفند ۱۴۰۲ دستمزد مشمول بیمه وی ۲۷ میلیون بوده، در فروردین ۱۴۰۳ با وجود افزایش پایه حقوق به پانزده میلیون تومان کاهش یافته است که ستمی مضاعف به همکاران ریلی است و بی انگیزه شدن بیشتر همکاران راه آهن، افزایش هزینه ها و افزایش احتمال سوانح و ... را درپی خواهد داشت. همین امر سبب درخواست بازنشستگی و استعفای چندصد کارمند و کارشناسان متخصص ریلی و مدیران ارشد راه آهن شده که در ماه های فروردین و اردیبهشت امسال نیز ادامه یافته است (تین ۲۷۳۶۲۵).
-
هرچند روش های دیگری هم مانند محاسبه حق بیمه پرداختی بر اساس طلا، گوسفند و ... هم وجود دارد اما به نظر می رسد اولین قدم برای تقویت انگیزه همکاران اصلاح تصمیم سال گذشته و افزایش پرداخت حق بیمه و جبران ماه های اول امسال است.
-
امید است نمایندگان محترم مجلس دوازدهم به این موضوع مهم رسیدگی سریع نموده و برای کارکنان دولت اختیار انتخاب روش محاسبه را فراهم نمایند، در روش دوم نه تنها نیازی به افزایش سن رسمی و اجباری بازنشستگی نیست بلکه افراد از افزایش پرداخت بیمه، سال های پرداخت و حتی پرداخت بیمه از چند محل استقبال خواهند نمود و تلاش جهت جابجایی دو سال پایانی خدمت برای افزایش حق بیمه و احتساب بیشترین پرداخت با وجود پرداختهای حداقلی 28 سال اول کاهش می یابد.
جناب آقای قربانعلی بیک ، مگر شما سالها پیش بازنشسته نشده اید؟
این مطلب که از بابت خودتان نیست و آرزو هم می کنم که سفارشی برای مدیران عموما ضعیف راه آهن هم نباشد انشاالله
نکته دیگر، شما بهتر می دانید که اصل این مشکل نه در تامین اجتماعی و نه در دولت است.
بلکه در ضعف مدیریت منابع انسانی خود همین مدیران است که نتوانسته اند سطح پرداخت ها و ارتقای احکام را در راه آهن در طی دوره ی مدیریتی خود انجام بدهند و حالا بیش از اینکه از جاهای دیگر گلایه و شکایتی داشته باشند باید و منصفانه است که از عملکرد بسیار بد مدیریتی خود ناراحت باشند که بالاخره در یک مورد خود آنها را نیز قربانی کرده
خلاصه خود کرده را تدبیر نیست
با سلام و تشکر از نظرات جنابعالی
روش محاسبه مستمری بازنشستگان بر مبنای حقوق دو سال آخر، همانگونه که در متن آمده یک الگوی غلط و میراث نامیمونی است که بسیاری از مشکلات بازنشستگان را سبب شده و تصمیم سست اخیر آثار این مشکلات را برای همکاران راهآهن تشدید کرده،
این توضیحات نافی ضعف مدیران گذشته نیست ولی موید روشهای غلط کنونی هم نیست
اتفاقا میانگین دو سال آخر بیشتر به نفع مستمری بگیر است
چون هر چه این زمان کوتاه تر باشد بیشتر به نفع وی خواهد بود
اما مشکل فعلی از این بابت است که طبق قانون مجلس ، فقط از فوق العاده های مستمر می باید کسور بیمه انجام شود و نه از کل دریافتی
این موضوع فی نفسه به عدالت نزدیکتر است
و چاره کار هم در این است که طرح های طبقه بندی مشاغل در راه آهن به صورت جدی و عادلانه پیگیری تاکنون از سوی مدیران انجام می گرفته که متاسفانه این مهم اتفاق نیفتاده
حال به واقع نباید گفت خود کرده را تدبیر نیست
اینکه به جای کار درست ، مدیران راه آهن اقدام به پرداخت های غیر مستمر در طی سالها کرده اند هیچ کس به جز خود آنها مورد شماتت نباید قرار بگیرد
با سلام و تشکر از نظرات شما
موضوع نفع مستمری بگیر ظاهراً صحیح است اما برای افراد خاص که با ارتقاء شغلی، سطح نسبی حقوقشان بالا میرود،
ولی برای همکاران مغضوب نتیجه معکوس است
ضمنا همین فرمول و نفع تعدادی مستمری بگیر سبب ناترازی و ورشکستگی بیمههای بازنشستگی و بار سنگینی بر بودجه کشور شده
بعلاوه بیمه بازنشستگی مانند یک بانک است
ما در زمانهای مشخص مبالغی به حساب خود در بانک میریزیم، موجودی ما با سود سالانه آن با متوسط پرداخت دوسال آخر قابل برون یابی نیست و این روش علاوه بر عاقلانه نبودن، عادلانه هم نیست
نسبت حقوق یکی از همکاران و کارشناسان خوب راهآهن در سال ۱۴۰۱، ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ به ترتیب نسبت به ۱۴۰۲ عبارت بوده از ۸۳، ۱۰۰ و ۱۲۰
اما نسبت بیمه پرداختی ایشان نسب به ۱۴۰۲ برابر است با ۸۳، ۱۰۰ و ۳۵
در نتیجه چنانچه مستمری بازنشستگی ایشان در پایان سال ۱۴۰۲ را ۱۰۰ فرض کنیم، در ماه اول ۱۴۰۳ این شاخص به ۹۸، در شهریور ماه به ۸۷ و در اسفند ماه امسال به ۷۴ تنزل مینماید و این ظلم مضاعفی است که نه شرعی است و نه عقلی و ...
با سلام و احترام
در خصوص ملالب ارئه شده توسط آقای مهندس قربانعلی بیک ضمن تشکر می توان موارد زیر را بعنوان تایید مطالب فوق اعلام نمود .
1- استدلالهای مطلب منطقی و مستند به آمار و ارقام است.
2- تناقضات موجود در سیستم محاسبه حقوق بازنشستگی مدیران راه آهن به درستی آشکار شده است.
3- پیشنهادات ارائه شده برای اصلاح این سیستم جامع و قابل بررسی است.
لذا می توان پیشنهادات ارائه شده را مورد بررسی قرار داد که شامل موارد زیر می باشند:
1- مسئولان ذیربط در مجلس و وزارت راه آهن باید به این موضوع رسیدگی فوری کنند.
2- نظرخواهی از کارکنان راه آهن برای یافتن بهترین راه حل برای اصلاح سیستم حقوق بازنشستگی ضروری است.
3- با اعمال اصلاحات لازم، میتوان عدالت را در پرداخت حقوق بازنشستگی به کلیه کارکنان راه آهن برقرار کرد و انگیزه آنها را برای کار و تلاش بیشتر افزایش داد.
در کنار نکات ذکر شده، توجه به موارد زیر نیز حائز اهمیت است:
- تاثیر این موضوع بر بهرهوری و کارایی راه آهن :
نارضایتی و بیانگیزگی کارکنان میتواند به کاهش بهرهوری و افزایش هزینهها در راه آهن منجر شود.
- تبعات اجتماعی این موضوع:
بیعدالتی در پرداخت حقوق بازنشستگی میتواند نارضایتی عمومی و تنشهای اجتماعی را به دنبال داشته باشد.
متاسفانه برداشتهای متناقض از مفاد قوانین و رای های وحدت رویه هیئت عمومی دیوان عدالت اداری و مکاتبات تک بعدی سازمان تامین اجتماعی این مشکل را ایجاد کرده که با سیاست های اصلی مرتبط با معیشت بازنشستگان مغایرت کامل دارد و طبیعتاً علاوه بر ایجاد مشکل برای بازنشستگان و کاهش درآمد فعلی سازمان تامین اجتماعی، در آینده نیز برای دولت و سازمان تأمین اجتماعی به جهت الزام همسانسازی ایجاد بار مالی مضاعف خواهد کرد.