بازدید سایت : ۵۳۱۴۷

◄ شکست خصوصی سازی در حمل و نقل ریلی؛ علل و زمینه ها

با تصویب قانون دسترسی آزاد به شبکه حمل و نقل ریلی در سال 1384 ،تحرک مهمی در جهت خصوصی سازی در حمل و نقل ریلی رخ داد.

شکست خصوصی سازی در حمل و نقل ریلی؛ علل و زمینه ها
تین نیوز |

پس از ابلاغ تفسیر جدید از اصل 44 قانون اساسی و با تصویب قانون دسترسی آزاد به شبکه ریلی، فرایند خصوصی سازی در حمل و نقل ریلی برون شهری آغاز شد. این فرایند بدلیل بی توجهی به اصول موضوعه حاکم بر خصوصی سازی از همان ابتدا هم هیچ شانسی برای موفقیت نداشت و امروز  نیازمند احیاء است. در اینجا ابتدا اصول موضوعه خصوصی سازی، که الزاماً منحصر به حمل و نقل ریلی نیستند و سپس علل و زمینه های شکست این فرایند در حمل و نقل ریلی تشریح شده و در انتهای هر بند اقداماتی برای اصلاح شیوه خصوصی سازی پیشنهاد شده است. در آخرین بند به ضرورت تشکیل نهاد رگولاتوری مستقل به عنوان یک ضرورت در فرایند خصوصی سازی تاکید شده است. برای رعایت اختصار، خواننده به مطالبی که قبلاً در این رابطه منتشر شده رجوع داده شده است.

تا پیش از ارائه تفسیر جدید از اصل 44 قانون اساسی ، راه آهن جزو انحصارات دولتی بود. پس از ابلاغ این تفسیر جدید، فرایند خصوصی سازی در حمل و نقل ریلی آغاز شد. در اینجا بر خصوصی سازی حمل و نقل ریلی برون شهری متمرکز هستیم.

اصول موضوعه حاکم بر خصوصی سازی

الف) هدف از خصوصی سازی افزایش بهره وری ست. مطابق گفته معروف میلتون فریدمن، نوبلیست آمریکایی، فرق زیادی ست بین رفتاری که یک کارگزار دولتی با پول ملت می کند با رفتاری که آحاد ملت با پول خودشان می کنند. ملت پولش را که حاصل عمر خودش یا خانواده اش و یا آباء و اجداد و منسوبان اوست ، سرمایه گذاری نمی کند مگر آنکه انتظار نرخ برگشت خوبی را داشته باشد. هر چه سود بانکی بالاتر و هر چه نرخ تورم بالاتر، نرخ برگشت مورد انتظار بیشتر. این رفتار و انتظارات در تعریف پروژه های دولتی مصداق ندارد. نرخ برگشت سرمایه گذاری اولویت و دغدغه کارگزار دولتی نیست و البته دلائل خاص خودش را هم برای آن دارد. گاهی تعریف و اجرای پروژه در سطح ملی و کلان حتی با نرخ برگشت کم اجتناب ناپذیر است و لذا کسی جز خود دولت پا پیش نمی گذارد و البته هزینه اش را به واسطه بودجه عمومی بر کل مردم سرشکن می کند. اگر پروژه های واجب الدوله را کنار بگذاریم، در بقیه زمینه ها دخالت بخش خصوصی را می خواهیم تا حداکثر سود را خلق کند؛ امری که از کارگزار دولتی بر نمی آید. لذا در سرمایه گذاری و اجرای پروژه ها هر چه دایره دولت را محدود کنیم و هر چه بخش خصوصی بیشتر دخیل باشد، ثروت بیشتری خلق می شود. جمع این ثروت ها در ابعاد ملی مساوی می شود با تولید ناخالص داخلی بیشتر.

ب) تجربه جهانی نشان می دهد که برای خلق سود بیشتر، فضا لاجرم باید رقابتی باشد. عیار یک شرکت در گردباد رقابت با دیگر مدعیان معلوم می شود. رسم معمول در دنیا این است که یک شرکت خودرو ساز ( خصوصی ) یا باید بتواند گوشه ای از بازار بین المللی را از آن خود کند و یا باید تعطیل شود. یک کشتی گیر هر چقدر هم که وزنه و طناب بزند و هر قدر تحت نظر مربیان فنون مختلف را تمرین کند، تا وقتی در یک مسابقه رسمی و معتبر شرکت نکند و پنجه در پنجه حریف نیندازد قدرتش و رتبه اش در میان کُشتی گیران معلوم نمی شود.

پ) لازمه فضای رقابتی سلامت رقابت است. بدین معنی که رقبا در شرایط یکسان با هم رقابت کنند. زمین مسابقه و ابزار مسابقه و زمان مسابقه و کفش و لباس مسابقه دهندگان باید مشابه باشد. داوران نباید تعلق خاصی با هیچ کدام از رقبا داشته باشند. اگر یکی از شرکت کنندگان ببیند که داوران به یکی از رقبا تمایل خاصی دارند پول و سرمایه اش را بر میدارد و می رود به عرصه دیگر.

ت) لازمه فضای رقابتی این ست که قوانین مسابقه روشن و مشخص و قابل امتیاز دادن باشد. جریمه ها هم باید یکسان باشند. در همه جای دنیا به فیتیله پیچ یا بارانداز امتیاز یکسان داده می شود و کارت زرد کم کاری تعریف کاملاً مشخصی دارد.

با تصویب قانون دسترسی آزاد به شبکه حمل و نقل ریلی در سال 1384 ،تحرک مهمی در جهت خصوصی سازی در حمل و نقل ریلی رخ داد. پس از آن بود که به شرکت هایی برای حمل و نقل ریلی (بار و مسافر) مجوز فعالیت داده شد. این شرکت ها در قالب یک انجمن[i] گرد هم آمده اند. این انجمن امروز بیش از 100 عضو اصلی و وابسته دارد. قریب 30 شرکت در امر حمل و نقل بار و نزدیک 10 شرکت در کار حمل و نقل مسافر و هفت شرکت در امر کشش فعالیت دارند[ii]. مابقی اعضا در خدمات وابسته فعال هستند. شرکت های مالک لوکوموتیو، تجهیز خود را به راه آهن اجاره می دهند و خود راساً نمی تواند به تشکیل قطار و کشش قطار اقدام کنند. در چند سال اخیر به تعداد این شرکت ها چیزی اضافه نشده که کم هم شده و برخی از شرکت ها از ادامه فعالیت در حمل و نقل ریلی ابراز یاس گرده اند.

خصوصی سازی با این شکل و شمایل از همان ابتدا محکوم به شکست بود که در نوشته های این چند سال اخیر مکرراً به آنها اشاره شده است[iii] .

دلائل و زمینه های شکست فرایند خصوصی سازی در حمل و نقل ریلی:

  1. خصوصی سازی به هیچ وجه معادل واگذاری شرکت های دولتی نیست و بدترین نوع واگذاری تحمیل شرکت های ضرر ده دولتی به نهاد های عمومی و صندوق های بازنشستگی و بانک ها و غیره در قالب رد دیون است. نهادهای عمومی و بانک ها ممکن است پول داشته باشند اما اهلیت اداره کردن شرکت های ریلی را ندارند. نمونه شکست خورده پیش رو ، واگذاری شرکت رجا به شستا است. مقدمه اصلاح شیوه خصوصی سازی ، تفکیک موضوع " واگذاری شرکت های دولتی" از مفهوم " خصوصی سازی" ست. این دو مقوله هیچ وابستگی به  هم ندارند.
  2. اکثر شرکت های حاضر در بازار حمل و نقل ریلی شبه دولتی[iv] بوده و بخش خصوصی واقعی نیستند. نمونه بارزش چندین شرکت حمل و نقل ریلی بزرگ وابسته به صندوق کارکنان راه آهن. مدیران این شرکت ها از پول خودشان حفاظت نمی کنند. ایشان متولی پولی هستند که از طریق نهاد دیگری در اختیارشان گذاشته شده است. سهامداران این شرکت ها بخش خصوصی مستقل و واقعی نیستند که یقه هیئت مدیره و مدیرعامل را بگیرند و او را در برابر عملکردش و سود و زیان مورد سوال جدی قرار بدهند. هدف مدیریت در شرکت های دولتی و شبه دولتی حفظ وضع موجود است و در شرکت خصوصی خلق سود هر چه بیشتر. وجه مشخصه یک شرکت شبه دولتی  آنست که ممکن است سال ها ضرر بدهد و زیان انباشته کند اما همچنان به حیات خود ادامه بدهد و کک هم نگزدش؛ مثل ایران خودرو و سایپا و مثل مجموعه حمل و نقل مسافری ریلی با چندصد میلیارد تومان ضرر سالانه [v]. بدیهی ست که نباید از شبه دولتی ها انتظار بهره وری داشت. اولین و اساسی ترین اقدام در اصلاح شیوه خصوصی سازی اجازه دادن به سرمایه خصوصی واقعی برای ورود به کاسبی مسافر کشی و بارکشی ریلی ست. پیش نیاز خصوصی سازی و تشویق سرمایه خصوصی ، تضمین حق مالکیت فردی و امنیت سرمایه و رقابت سالم است.
  3. لازمه تشویق سرمایه خصوصی برای ورود به حمل و نقل ریلی نرخ برگشت سرمایه گذاری جذاب هم هست. در حالیکه با قیمت فوق ارزان بنزین و گازوئیل، مزیت نسبی حمل و نقل ریلی در صرفه جوئی سوخت را بی اثر کرده ایم و در حالیکه با پشت گوش انداختن تلفات جاده ای، مزیت نسبی حمل و نقل ریلی در ایمنی سیر را بی اثر کرده ایم و در حالیکه با بی توجهی به حجم آلایندگی خودرو ها ، مزیت نسبی حمل و نقل ریلی در پاکی هوا را بی اثر کرده ایم ، چطور می توانیم از این مود حمل و نقل انتظار برگشت سرمایه جذاب داشته باشیم؟ [vi] دومین اقدام در اصلاح شیوه خصوصی سازی، تبدیل مزیت های نسبی حمل و نقل ریلی به ریال است. هیچ مصداقی برای شکست خصوصی سازی ریلی بهتر از سرنوشت ماده 12 قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر [vii] در بازپرداخت صرفه جوئی سوخت به سرمایه گذاران در حمل و نقل ریلی نیست[viii].
  4. رقابت در این بازار در شرایط مساوی انجام نمی شود. همه رقبا از یک نقطه مسابقه را شروع نمی کنند. نتیجه رقابت یک شرکت کاملاً خصوصی متکی به آورده سهامدارانش با یک شرکت بزرگ دولتی یا متصل به راه آهن یا وابسته به یک نهاد عمومی، نهاد انقلابی، بانک، بنیاد های مختلف یا نظامیان از قبل معلوم است. عِدّه و عُدّه یک شرکت وابسته به دولت و اموال عمومی کجا و توان اقتصادی یک مجموعه خصوصی مستقل کجا! شرکت های دولتی و شبه دولتی به حمایت های مالی و رانت های اطلاعاتی حاکمیتی متصل هستند. داور مسابقه ( راه آهن ) با تعدادی از شرکت های حاضر در بازار ریلی قوم و خویش است. سومین اقدام در اصلاح شیوه خصوصی سازی ، محدود کردن حضور شرکت های دولتی و شبه دولتی در این بازار است.     
  5. در بازار حمل و نقل ریلی بار و مسافر همه چیز وجود دارد الا رقابت. شرکت های حمل و نقل ریلی بار ، کار بازاریابی را انجام می دهند و بار را از مکان مشتری تا روی واگن مدیریت می کنند اما پس از آن اختیاری از خود ندارند . این راه آهن است که تصمیم می گیرد واگن چقدر در نوبت قطار بماند و چه زمانی و به کدام قطار وصل شود، قطار با کدام و چند لوکوموتیو تکمیل شود، قطار چه زمانی حرکت کند، با چه سرعتی برود ، با کدام لوکوموتیوران و خدمه و مامور فنی، در تلاقی ها در کدام ایستگاه و به چه مدت معطل بماند، اگر در راه ماند بلاک چگونه آزاد شود، اگر نقص فنی پیدا شد چگونه و در چه مکانی و با چه امکاناتی رفع شود. اگر به بار آسیب رسید یا سرقت شد و اگر سانحه رخ بدهد شرکت حمل و نقل هیچ نقشی در آن ندارد ( مگر بدلیل نقص فنی ناوگان). با این توضیحات می بینیم که شرکت حمل و  نقل عملا مسلوب الاختیار بوده و لذا نمی تواند جوابگوی مشتری ( صاحب بار ) باشد. در این شرایط که شرکت ها اختیارشان در سیر و حرکت بدست راه آهن است و از خود اختیاری ندارند، صحبت کردن از رقابت یک شوخی ست. این بی اختیاری در مورد شرکت های لوکوموتیو دار هم صادق است. صحنه حمل و نقل ریلی بار و مسافر به صفحه شطرنجی می ماند که فقط راه آهن تصمیم می گیرد که کدام مهره حرکت کند و کدام نه. چهارمین اقدام در اصلاح شیوه خصوصی سازی و زمینه سازی برای رقابت، خارج کردن سیر و حرکت از انحصار راه آهن و تشکیل قطار کامل توسط شرکت های خصوصی است[ix]
  6. در بازار حمل و نقل ریلی قوانین رقابت آشفته و غبار آلود است. راه آهن خودش می برد و می دوزد. در تعیین تعرفه، فعال مایشاء است. راه آهن دادگاه تشکیل می دهد، شرکت ها را محاکمه و رای می دهد و سیستم بارنامه محکومان را میبندد. رایی که امکان اعتراض و تجدید نظر خواهی در آن وجود ندارد. راه آهن همزمان در بازار حمل و نقل فعال است، هم داور و قاضی ست و هم مجری احکام. اگر سانحه رخ بدهد راه آهن کمیسیون منصوب خودش را به محل سانحه اعزام و متخلف را تعیین می کند و جریمه میبُرَد و چه دیواری کوتاه تر از بخش غیر دولتی که کاسه و کوزه سانحه بر سر آن شکسته شود و جریمه شود؛ حال آنکه عموماً هیچ نقشی در سیر و حرکت واگنش ندارد.
  7. راه آهن به دلیل اینکه اولا) متولی انحصاری سیر و حرکت است و دوما) در کاسبی حمل بار و مسافر ذینفع است، صلاحیت داوری و تنظیم گری ( رگولاتوری) ندارد. اینجاست که نیازمند یک نهاد تنظیم گر هستیم برای خط کشی روشن بین منافع همه فعالان در این بازار اعم از راه آهن و شرکت های حمل و نقل ریلی. پنجمین اقدام در اصلاح شیوه خصوصی سازی، پیگیری جدی ایجاد نهاد تنظیم گر مستقل برای حمل و نقل ریلی ست. کمیسیون عالی سوانح ریلی باید ذیل این رگولاتور باشد. نقش اصلی رگولاتور صیانت از فضای رقابتی یکسان برای همه ذینفعان و بازیگران و رقبا است.  

مراجع و پاورقی ها  

[i]  انجمن صنفی شرکت های حمل و نقل ریلی و خدمات وابسته.

[ii] چند سال پیش شرکت های حمل و نقل ریلی مسافری علم جدائی برداشتند و انجمن صنفی خودشان را تشکیل دادند.

[iii] دیوار کج خصوصی سازی در حمل و نقل ریلی را قبلاً بارها تذکر داده ام. از جمله در :

  1. " اقتصاد مسافر کشی ریلی در بن ‌بست" / تین نیوز /  ۱۳۹۷/۰۲/۰۴ 
  2. "شرکت‌ های خصوصی ریلی بدون حمایت دولت، قادر به ادامه حیات هستند؟ "/ تین نیوز/ 13۹۷/۱۱/۱۵ 
  3. "راهکار اقتصادی کردن حمل و نقل مسافری ریلی چیست؟"/ تین نیوز / ۱۳۹۹/۰۲/۱۳ 
  4. "خصوصی‌ سازی حمل ریلی؛ شیر بی ‌یال و دم و اشکم"/ سایت ترابران/ شنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۱
  5. "خصوصی سازی به سبک راه آهن ما" / تین نیوز /  ۱۴۰۱/۰۴/۲۲ 
  6. "خصوصی ‌سازی حمل‌ و نقل ریلی مسافر" / روزنامه دنیای اقتصاد /  ۱۴۰۱/۰۴/۲۹  

[iv] ترجیح می دهم بجای کلمه "خصولتی" از "شبه دولتی" استفاده کنم.

[v] تین نیوز/ ۱۳۹۶ /۰۹/۱۶ / کد خبر: 156797 / عنوان خبر: مدیرعامل شرکت راه‌آهن : ضرر ۸۰۰ میلیارد تومانی راه‌آهن در بخش مسافر در سال ۹۵ .

[vi] این تعبیر را وام دار آقای صدیق پور پیشکسوت حمل و نقل ریلی هستم.

[vii] قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر و ارتقای نظام مالی کشور پس از تایید شورای نگهبان در تاریخ 20/2/1394 به دولت ابلاغ شد و رئیس جمهور آنرا در مورخ 27/2/1394 جهت اجرا به وزارت امور اقتصادی و دارایی و وزارت صنعت، معدن و تجارت ابلاغ نمود .

[viii] در این مورد مقاله "چوب کم کاری دولت را بخش خصوصی میخورد ( ترک فعل دولت در پرداخت منافع صرفه جوئی سوخت به حمل و نقل ریلی )" را ببینید/ صنعت حمل و نقل/ شماره 399/ فروردین 1403

[ix] برای تفصیل این ایده به مقاله " واگذاری سیر و حرکت؛ روش اجرایی برای ایجاد تحول ساختاری در حمل و نقل ریلی"/ تین نیوز/  ۱۴۰۱/۰۵/۱۸  مراجعه کنید.

 

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید
ارسال نظر
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.

  • فرداد فرهودی پاسخ

    باسلام
    چناب آقای قصابیان انتظار داشتیم در مثال های خودتان اسمی از بخش خصولتی گروه مپنا هم می بردید که مصداق دقیق یک بخش خصوصی نما و شکست خورده است.
    توضیح بیشتر نمی دهم اما در جمع حضوری دلیل خودم را در خصوص این بخش خصوصی وعلل شکست نخوردن ظاهری اش خواهم گفت.

  • رضا پاسخ

    آیا خصوصی سازی حمل ونقل ریلی در کشورهای دیگر به نتیجه رسیده وسود مطلوب رسیده که در کشور ما اجرا شده در اکثر کشورهای دنیا خصوصی سازی حمل ونقل ریلی باشکست مواجه شده شاید خصوصی سازی در شرکت‌ها بخش‌های دیگر خوب باشد ولی برای راه آهن جز ضرر وزیان نابودی سرمایه مادی وانسانی نتیجه ای نخواهد داشت شاهد این مدعا نابودی شرکت‌های توانمند مانند تراورس بالاست نابودی واگن‌های باری مسافری نابودی زیرساخت‌های راه آهن مانند خط وغیره هستیم وقتی خصوصی سازی راه آهن در کشورهای تراز اول ودارای قوانین شفاف ونظارت رقابت جواب نداد آیا در کشور ما جواب خواهد داد یا فقط سرمایه ملی رانابود خواهد کرد

  • سيدمرتضي ناصريان پاسخ

    از مقالات ارزنده و بيان ساده در موضوعات پيچيده كه آقاي قصابيان دارند استفاده مي كنم و به ايشان خسته نباشيد عرض مي كنم.

  • مجید بابایی پاسخ

    با تشکر،
    شخصا به وجود برخی از مشکلات اشاره شده در یادداشت معتقدم اما باید در نظر داشت که بخش عمده ای از این موارد به طبیعت خصوصی سازی مرتبط است و دامنه ای از آن را در اکثر محیط های پیاده سازی خصوصی سازی می توان یافت. شما حتی در اروپا هم اگر پای صحبت بازیگران بخش ریلی بنشینید به برخی از این موارد اشاره می کنند.

    نکته مهم در تحلیل خصوصی سازی ریلی نحوه آنالیز و بهره گیری از داده های بلندمدت است. ورود به چنین موضوعی که ابعاد پیچیده ای دارد بدون شواهد آماری معتبر نه تنها کمکی به یافتن راه حل های عملی نمی کند بلکه ممکن است حاکمیت و بدنه تصمیم گیری را در مسیر اتخاذ تصمیمات هیجانی قرار دهد که در آینده کار را برای بخش سخت تر نماید.

    همچنین باید توجه داشت که مشکلات و ریشه آنها را بدرستی شناسایی کرد. بعنوان مثال اینکه "شرکت راه آهن خودش می برد و می دوزد" لزوما به ضعف قوانین بر نمی گردد و می تواند نتیجه عدم اجرای درست آن توسط مجریان باشد.

    باید توجه داشت که مدل خصوصی سازی در بخش ریلی لزوما خودش به تنهایی چالش برانگیز نیست بلکه ارتباطش با ساختار کلان حکمرانی کشور که بویژه در ابعاد اقتصادی آن دچار چالش های عمیق است تعیین کننده است. تغییرات دامنه دار و مستمر نرخ ارز، تورم بالا، تحریم ها و ... اجازه نمی دهند هیچ مدل اقتصادی حداقل کارکردهای خود را به نمایش بگذارد.

    همچنین در این دست تحلیل ها خوب است که بین بخش بار و مسافر تفاوتی بنیادی قائل شد و هر دو را در یک بستر مقایسه نکرد. بخش باری بیشتر به فضای بازار آزاد نزدیک است تا بخش مسافری که کنترل بیشتر دولتی را همراه دارد.

    توجه داشته باشیم که از خصوصی سازی ریلی دو دهه می گذرد. دو دهه ای که اتفاقا پر چالش ترین دوران سیاسی و اقتصادی کشور بوده است. در چنین فضایی کار برای فعالین اقتصادی بسیار سخت است و انتظار ثبت رکوردهای بالا منطقی نیست. عملکرد بخش ریلی را بایستی در کانتکست کلان کشور بررسی کرد و از ارائه راهکارهایی که خارج از آن مدل کلان است بشدت پرهیز کرد.

    در مجموع شخصا به شکست خصوصی سازی ریلی معتقد نیستم. اتفاقا معتقدم علی رغم تمامی چالش ها، بخش ریلی (مجموع دولت و بخش غیر دولتی) توانسته است سرپا بماند و با تقویت یک حرکت خردمندانه در سطح کلان کشور و بهبود بدنه مدیریتی دولت می توان شاهد عملکرد بهتر بخش باشیم.

    • ناشناس

      وقتی در خصوصی سازی پارتی بازی شده و افراد بی لیاقت و صرفا پرروبا زد و بند و سفارش وارد عرصه مدیریتی شده باید در این خصوصی سازی رو گل گرفت اگر دانشگاه آزاد نبود این افراد در همان مقطع دیپلم می ماندند و حالا ادای کارشناس ریلی رو در نمیاوردند

  • کارشناس ریلی بخش مسافری پاسخ

    احسنت به جناب قصابیان موارد ذکر شده کاملا صحیح می باشد که البته به ناچار به دلیل مافیای موجود در بخش حمل ونقل بار امکان بیان بخش مهمی از حقیقت میسر نگردیده است قطعا بخش هایی از راه آهن که خصوصی بازی با دقت فراوان اجرایی شده واشخاص حقیقی مالکیت واگن های باری ودرآمد بی کران آن را دردست گرفته تنها حامیان خصوصی بازی در راه آهن بوده والبته با اعمال نفوذی که دارند قوانین راه آهن را نیز در جهت منافع شخصی خود مصوب می نمایند از جمله اینکه شنیده ایم که هیچ شرکتی با کمتر از 800واگن باری حق فعالیت در بخش باری را ندارد که اگر این مصوبه صحت داشته باشد نمونه بارز فساد در راه آهن می باشدبماند که این خصوصی بازی ورشکستگی صندوق های بازنشستگی را تشدید هم نموده است وزیان آن تنها متوجه بخش های زیان ده راه آهن نشده وکارگر بدبخت معادن که بیمه گزار تامین اجتماعی است هم باید زیان فساد این مافیا را بدهند