تداخل وظایف نهادهای مدیریتی
حمل و نقل یکی از اهرمهای توسعه کشور است در حالی که توسعه حمل و نقل، خود مستقیما از تحولات اجتماعی، صنعتی و اقتصادی تاثیر میپذیرد. نگاهی جامع و فراگیر به توسعه پایدار حمل و نقل ضرورت و اهمیت دارد. تدوین طرحهای جامع یا برنامههای میانمدت و بلندمدت حمل و نقل، با این نوع رویکرد به توسعه حمل و نقل صورت میگیرد.
حمل و نقل یکی از اهرمهای توسعه کشور است در حالی که توسعه حمل و نقل، خود مستقیما از تحولات اجتماعی، صنعتی و اقتصادی تاثیر میپذیرد. نگاهی جامع و فراگیر به توسعه پایدار حمل و نقل ضرورت و اهمیت دارد. تدوین طرحهای جامع یا برنامههای میانمدت و بلندمدت حمل و نقل، با این نوع رویکرد به توسعه حمل و نقل صورت میگیرد.
در صورت رعایت اصل جامعیت و رویکرد فرابخشی در تدوین این برنامهها و طرحها، میتوان امیدوار بود که حمل و نقل، توسعهای متناسب و هماهنگ با سایر بخشهای صنعت و اقتصاد کشور داشته و علاوه بر پاسخگویی به تقاضای درونبخشی، در روند توسعه ملی نیز نقش مثبت و سازندهای ایفا کند. حمل و نقل شهری به ویژه شهرهای بزرگ مانند تهران نیز از این قاعده مستثنی نیست.
حمل و نقل در شهرهای بزرگ جهان
حمل و نقل شهرهای بزرگ دنیا از جمله تهران، همواره با چالشها و مشکلات بزرگی مواجه بوده و عملکرد آن عوارض نامطلوبی را به شهر و شهروندان تحمیل کرده است. یکی از نمادهای نشاندهنده توسعه پایدار در یک جامعه، میزان مطلوبیت و سطح خدمتدهی سیستم حمل و نقل، به ویژه عملکرد سیستم حمل و نقل همگانی آن است. کنگره جهانی حمل و نقل همگانی یک سیستم ارزیابی چندمتغیره را برای ارزیابی سیستمهای حمل و نقل و حمل و نقل همگانی شهرها طراحی کرده و بر اساس نتیجه ارزیابی توسط این سیستم، جایگاه شهرها را نسبت به یکدیگر سنجیده است. شکل (1) نتیجه ارزیابی شهرهای جهان از نظر معیار روانی حرکت و به تفکیک معیارهای ارزیابی مختلف ارائه میدهد. همانطور که این اشکال نشان میدهد، حمل و نقل تهران دارای جایگاه مطلوبی نیست و این همان چیزی است که با تردد یک روز در این کلانشهر بزرگ نیز قابل درک است.
نارساییهای سیستم حمل و نقل شهر تهران و عوامل آن
شهر تهران به ویژه در دو دهه اخیر با رشد و توسعه عجیب و کنترل نشده خود، به اختاپوس آشفته حالی شباهت پیدا کرده است که حرکاتش به هیچ وجه قابل پیشبینی نیست. گفتن و نوشتن از عوارض ناکارآمدی سیستم حمل و نقل تهران تکرار دانستههای عمومی است. با وجود این، اشاره مختصری به این مشکلات، مسیر این نوشتار و استنتاج آن را هموارتر میسازد. نبود یک سیستم حمل و نقل کارآمد، یکپارچه و منسجم طراحی و برنامهریزی شده انسانمحور در شهر تهران، با عوارضی چون زمان طولانی سفر، آلودگی هوا، ناهنجاریها و رفتار عصبی شهروندان در اثر ماندن در راهبندانهای طولانی و به عبارتی ناسلامتی و ناآرامی شهر و شهروندان، عدم اطمینان و ایمنی شهروندان در انجام امور روزمره شهری که با حمل و نقل ارتباط مستقیم دارد، عدم پیشبینی فضای آرام و امن و دسترسی مناسب به سامانههای حمل و نقل کارآمد برای عابران و شهروندان فاقد وسیله نقلیه، بیماری اصلی حمل و نقل کلانشهر تهران است. عوامل ایجاد این بیماری و عوارض آن را البته میتوان در فهرست زیر خلاصه کرد:
- تعدد بخشهای دستاندرکار حمل و نقل شهری و عدم هماهنگی این بخشها در انجام وظایف خود که خلأ یا مضاعفکاری در امور حمل و نقل را سبب میشود.
- علاقه قابل ملاحظه مدیران و مسوولان به ثبت آثار قابل رویت و بیتاثیر یا کمتاثیر به جای تمرکز و توجه بر نیازهای اساسی شهر و شهروندان و اعمال روشهای مدیریتی مبتنی بر سلیقه و علاقه شخصی.
- نبود سیستم نظارتی کارآمد یا عملکرد نامناسب و کمکاری نهادهای نظارتی.
- اجرای نامناسب و ناکارآمد فرآیند خصوصیسازی در مدیریت، اجرا و بهرهبرداری.
- عدم اجرای قوانین شهرسازی در ساخت و سازهای شهری و عدم توجه به عوارض ترافیکی و حمل و نقلی آنها به بهانههای مختلف از جمله نیاز به تامین منابع مالی برای اداره امور شهر.
- عدم رعایت و اجرای قوانین راهنمایی و رانندگی از سوی مردم و پلیس به بهانههای مختلف از جمله شرایط اقتصادی و اجتماعی.
- و مهمتر از همه عدم استفاده مسوولان و تصمیمگیران از متخصصان و مجربان حوزه حمل و نقل، عدم انجام مطالعات لازم یا انجام مطالعات توسط مشاوران فاقد صلاحیت و واگذاری مطالعات نیازسنجی، امکانسنجی و ارزیابی پروژههای مهم و اثرگذار به مشاوران انتصابی به گونهای که صرفا نظر کارفرما را تعیین کند.
امکانسنجی برونرفت از وضعیت موجود
دو پیشنیاز یا پیشفرض اصلی برای حل همه مسائل، از جمله مساله حمل و نقل شهر تهران وجود دارد: نخست عزم قطعی برای حل مساله و سپس تعریف درست مساله. به عبارتی مساله حمل و نقل تهران باید به درستی تعریف و هدفگذاری شده و نیازها و ابعاد آن شناسایی شود. در غیر این صورت در بهترین حالت، مساله نادرستی حل شده که حتی اگر راه حل درستی برای آن یافت و ارائه شود، راه حل مناسب مساله حمل و نقل تهران نخواهد بود و این اتفاقی است که به دفعات در این شهر و برای مسائل آن رخ داده است. بهعنوان مثال باید دید که در وضعیت کنونی، مساله زمان سفر، مشکل تهران است یا راحتی و ایمنی آن. بنابراین، ابتدا باید نیازهای حمل و نقل شهر تهران را شناسایی و اولویتبندی کرد و سپس برای رفع آن نیازها، راهکار ارائه داد. برای حل مساله و رفع نیازهای حمل و نقل شهر تهران، باید یک برنامه زمانبندی را نیز در نظر داشت. بدیهی است یک مجموعه از راهکارهای متفاوت ولی همسو و هدفمند که در یک دوره زمانی از کوتاهمدت تا بلندمدت توزیع شدهاند و هر کدام میتوانند پیشنیاز برنامهها و راهکارهای بعدی برای اثردهی بیشتر باشند، پاسخ مساله شهر تهران خواهد بود. یافتن چنین مجموعهای از راهکارها نیاز به یک فعالیت منسجم و کار کارشناسی مستمر و پیگیری گسترده خواهد داشت. بنابراین میتوان فرآیند برونرفت از وضعیت موجود را در گامهای زیر خلاصه کرد:
- شناسایی وضعیت موجود و آسیبشناسی آنچه تاکنون انجام شده ولی موثر نبوده است.
- شناسایی اهداف، نیازها و تعریف مساله
- انجام مطالعات ضروری و یافتن مجموعه راهکارهای مناسب با توجه به محدودیتها به ویژه محدودیتهای زمانی و محدودیت منابع مالی
- زمانبندی و اولویتبندی اجرای راهکارها
- پیشنهاد روشهای تامین منابع مالی
چالشهای مدیریت حمل و نقل شهر تهران
مدیران جدید شهرداری تهران در همه حوزهها از جمله حوزه حمل و نقل، سیستمی را تحویل میگیرند که دارای نارساییها و مشکلات بسیاری خواهد بود. این شرایط، انجام وظایف آنها یعنی اصلاح و بهبود وضعیت حمل و نقل شهری و پاسخگویی به نیازهای شهروندان را با چالشهای جدی مواجه میکند. تعدادی از مهمترین این چالشها عبارتند از:
- سابقه طولانی مدیریت نامناسب، از راس تا کف هرم مدیریت شهرداری
- نبود امکان تغییر ناگهانی ساختار و تشکیلات متعدد حوزه حمل و نقل
- اجرای یک سیستم معیوب با عنوان خصوصیسازی در شهرداری تهران و نهادهای وابسته که تغییر و اصلاح آن در کوتاهمدت به سختی امکانپذیر است.
- وضعیت نامناسب باقیمانده از دوره مدیریت پیشین و پروژههای ناکارآمد ولی کلیدخورده در دوران قبلی مدیریت
- محدودیت منابع مالی
فرصتهای پیش روی مدیریت حمل و نقل شهر تهران
در دوره جدید مدیریت شهرداری تهران، امید آن میرود که پیشنیاز و کلید حل مسائل شهری که همان عزم جدی رفع مشکلات شهر و شهروندان است، فراهم باشد. بنابراین، شاید با تکیه بر فرصتهای پیش رو، در این دوره بتوان آینده بهتری را برای پایتخت این کشور اسلامی رقم زد. خوشبختانه در مقابل چالشهای موجود بر سر راه بهبود وضعیت حمل و نقل شهر تهران، فرصتهای خوبی نیز وجود دارد که میتوان از آنها بهره گرفت و این مهم را به سرانجام شایستهای رساند. مهمترین این فرصتها عبارتند از:
- یکدست بودن بدنه مدیریتی شهر تهران و انتظار هماهنگی شورای شهر و شهردار منتخب در تصمیمگیریها و اداره امور
- وجود زیرساختهای فیزیکی و بسترهای مناسب و آماده بهرهبرداری
- وجود متخصصان و نخبگان حمل و نقل و امید به انتخاب شایسته مشاوران و متخصصان در حل مسائل شهری
نتیجهگیری و پیشنهاد
در حال حاضر سامانه حمل و نقل شخصی شامل بزرگراهها و خیابانهای موجود و سامانه حمل و نقل همگانی شامل تاکسیرانی در انواع مختلف، اتوبوسرانی، اتوبوس تندرو و مترو دو جزء اصلی و فعال سیستم حمل و نقل شهر تهران هستند. واضح است که ناوگان حمل و نقل شخصی و همگانی نیز بخشی از سامانههای حمل و نقل محسوب میشوند. متاسفانه هنوز حمل و نقل فعال شامل پیاده و دوچرخهسوارها، فضای قابل ملاحظهای را در سیستم حمل و نقل این شهر به خود تخصیص ندادهاند، گرچه اقدامات مناسبی در برخی مناطق شهری انجام گرفته است. در حال حاضر زیرساختهای قابل ملاحظه و نسبتا باکیفیتی برای هر دو سامانه شخصی و همگانی در شهر تهران وجود دارد. بنابراین با استفاده از توان تخصصی و تجربی موجود میتوان راهکارهای مناسبی را برای بهبود عملکرد سامانههای حمل و نقل، به ویژه بخش حمل و نقل همگانی یافت و به کار گرفت. شیوههای مدیریت تقاضا و سیستم حمل و نقل به شکل کارآمد و مبتنی بر پرداخت هزینه استفاده از تسهیلات حمل و نقل، ترمیم و اصلاح ساختار شبکههای حمل و نقل همگانی و در صورت نیاز اصلاح نوع ناوگان آنها، استفاده از شیوههای کارآمد مدیریت و کنترل ترافیک بهعنوان راهکارهای زودبازده ترافیکی، به کارگیری سیستمهای هوشمند کنترل و مدیریت ترافیک و توجه جدی و بیملاحظه به اجرای قوانین چه در محدوده شهرسازی و چه قوانین و مقررات حمل و نقل، همه از راهکارهای نسبتا کمهزینهای هستند که در صورت انتخاب و به کارگیری درست، تاثیر بسزایی در بهبود چشمگیر عملکرد سیستم حمل و نقل شهر تهران خواهند داشت.
البته پیشنیاز همه موارد فوق و لازمه موفق بودن آنها توقف فوری و بیملاحظه اقدامات غیرقانونی و غیرکارشناسی در دو حوزه شهرسازی و حمل و نقل است که در صورت عدم توجه به آن، هر نوع اقدام ساختاری و مدیریتی دیگر بینتیجه خواهد بود. نکته مهم و اساسی دیگر در کنار همه مسائل یاد شده توجه به محوریت انسان بهعنوان شهروند و عابر پیاده یا حمل و نقل انسانمحور است که در آن عابر پیاده و دوچرخهسوار نیز حداقل به اندازه استفادهکنندگان از وسیله نقلیه وزن خواهند داشت. ناگفته نماند که افزایش آگاهی عمومی نسبت به منافع عمومی جامعه و شهر و وزن بالای آن در مقایسه با منافع شخصی و فردی نیز از مهمترینها در فرآیند یافتن راهکارهای برون رفت از وضعیت نابهنجار حمل و نقل شهر تهران خواهد بود که یکی از روشهای آن افزایش مشارکت عمومی در تصمیمگیریهای امور شهری است. در خاتمه یاد این نکته ضروری است که بدون تکیه بر مطالعات و کار کارشناسی و علمی و صرفا بر مبنای مشورتهای عمومی و اتاقهای فکر چند ده نفری نمیتوان برای یک شهر و مسائل آن، به ویژه با رویکرد بلندمدت تصمیم گرفت و اجرا کرد.
محبوبه ذاکری سهی/ کارشناس حمل و نقل