◄ آقای وزیر، برندینگ هوانوردی ایران را جدی بگیرید
بازارسازی و بازاریابی از ارکان برندسازی است، دو موضوع با اهمیت که صنعت هوانوردی ما چه در سطح کلان و چه در سطح ایرلاینها از آن غافل هستند.
در ابتدای کلام باید به این نکته اشارهکنم که برندینگ با تبلیغات و روابط عمومی تفاوت زیادی دارد. تبلیغات و روابط عمومی از ابزار اجرای استراتژی برندینگ هستند و برندسازی یک دستورالعمل و یک قانون برای موفقیت در کسبوکار است. در این نوشته، برخلاف یادداشتهای قبلی که متوجه ایرلاینها و کسبوکار شرکتهای هواپیمایی بود، قصد دارم از مفهومی به نام «برندسازی صنعت هوانوردی» به معنای کلان هوانوردی کشور سخن بگویم. زمانی که از برندسازی صنعت هوانوردی صحبت میشود، باید موارد متعددی مدنظر قرار گیرد. نخست تعیین جایگاه این صنعت در شرایط فعلی است.
راستی صنعت هوانوردی کشور دارای چه اولویتی در میان سایر بخشهای کشور است؟ با اختصاص ارز ثانویه به شرکتهای هواپیمایی تا حدودی میتوان به در اولویت نبودن این صنعت در کشور پی برد. البته باید به این موضوع اشاره کرد که عدم توجه به این صنعت، فرای اولویت در تبلیغات سیاسیون، رشد این صنعت، رابطه مستقیمی با شکوفایی فضای کسبوکار در تمامی استانهای کشور، رشد گردشگری و بهطورکلی افزایش ضریب بهداشت روانی مخاطبان کشورمان نسبت به کشور دارد. باید اعتراف کرد که اگر صنعت هوانوردی بهخوبی نتوانسته خود را در سطح کلان کشور بهخوبی معرفی کند، ماحصل عدم برندسازی در این حوزه مهم کشور است. حوزهای که با وجود تخصصمحوری، رابطه تنگاتنگی با حوزه امنیتی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دارد.
پس از بیان اهمیت مسئله، به ابتدای گفتار و موضوع اصلی سخن بازمیگردم. برندینگ صنعت هوانوردی چه دستاوردی برای صنعت خواهد داشت؟ نخست آنکه درک صحیحی از جایگاه صنعت در کشور و در میان سایر بخشهای استراتژیک کشور ایجاد خواهد کرد؟ دوم آنکه جایگاه این صنعت را در منطقه و در گام بعدی در مقیاس جهانی مشخص میکند. سوم و پس از درک موقعیت فعلی، دریچهای برای آینده و اهداف مؤثر آن ایجاد میکند. در این بخش، برندینگ هوانوردی وارد سناریوهای متعدد میشود، بهراستی چرا پس از خروج آمریکا از برجام و لغو سفارشهای ایرانایر، فضای هوانوردی ما دچار بحران شد؟ آیا قبل از برجام، سناریو و طرحی وجود داشت که پس از لغو سفارشها، به اجرای طرح قبل بازگشت؟ آیا در زمان طراحی کسبوکار صنعت در هنگام برجام، به سناریوی ب و یا جایگزین، فکری شده بود؟
در همان دوران طلایی رسانهای پس از برجام که بسیاری از کارشناسان، امضای تفاهمنامهها را آغاز رقابت صنعت هوانوردی ما و علیالخصوص ایرانایر را رقیب شرکتهای غول منطقه مانند ترکیش، امارات و الاتحاد میدانستند در یادداشتی عنوان کردم که اصل رقابت ما با شرکتهایی که در اوج فعالیت خود هستند، تنها یک طرح ذهنی است و صنعت ما بههیچوجه نمیتواند و البته نباید به رقابت با این شرکتها بپردازد بلکه باید بر اساس توان فعلی خود به بازارهای جدید بیاندیشد. بازارهایی که با توجه به ظرفیت وسیع این شرکتها که خوشبختانه یا متاسفانه روابط سیاسی خوبی هم با یکدیگر و سایر جوامع دارند، امری محال است.
بازارسازی و بازاریابی از ارکان برندسازی است، دو موضوع با اهمیت که صنعت هوانوردی ما چه در سطح کلان و چه در سطح ایرلاینها از آن غافل هستند. روحیه رقابت آنچنان در این صنعت قدرت دارد که ۱۵ شرکت هواپیمایی در یک بازار کوچک و ثابت به کسبوکار مشغول هستند و بازارسازی و بازاریابی را در شکست قیمت بلیت و ایجاد هیجان کاذب در بازار میدانند. حالآنکه بازارهای متعددی وجود دارد که از نگاه مدیران پنهان مانده است.
یکی دیگر از نتایج برندسازی در هوانوردی، ایجاد جایگاه مؤثر و کرسی در کنسرسیومها، محافل و اتحادیههای بینالمللی است. سالهاست نمایندگان هوانوردی ایران در این اجلاس حضور دارند، اما آیا توانستهاند مانند نماینده ایران در سازمان ملل از حیثیت و اعتبار هوانوردی ایران بهعنوان یکی از قدیمیترین تمدنهای هوانوردی جهان دفاع کنند؟
در خصوص تحریمهای این صنعت، آیا با یک سخنرانی خوب نمایندگان ایران در سمینارها مواجه شدهاید؟ کمی منصف باشیم، ظریف وزیر امور خارجه با زبان روابط بینالملل به برندسازی ایران در سطح جهانی پرداخت، جایگاه و نقش ایران را در سطح منطقهای و جهانی مشخص کرد و به توسعه آن پرداخت. تا زمانی که صنعت هوانوردی ما در مناسبات هوانوردی منطقهای و جهانی نقش مهمی نداشته باشد و حضور و عدم حضور آن تأثیری بر اقتصاد و منافع کسی نداشته باشد، تحریم آن بهراحتی صورت خواهد گرفت.
برندسازی در صنعت هوانوردی، به این صنعت اعتبار میدهد، زمانی که به درک صحیحی از خود و جایگاهمان در صنعت جهانی هوانوردی داشته باشیم و با ساخت بازارهای جدید بهجای رقابت با دیگران در توسعه کسبوکار آنها مؤثر باشیم، پا در میان کسبوکار جهانی هوانوردی خواهیم گذاشت، در آن صورت تحریم هوانوردی ایران بزرگترین لطمه را به منافع بسیاری خواهد زد. درد کسبوکارمان در این است که در حوزههایی خود را تافته جدا بافته میدانیم که پایه و اساس هستی صنعتمان که هواپیما و قطعات است را نیازمند دیگران هستیم. برندسازی هوانوردی کشور به ما میگوید که در کدام بازار، چه هدفی را دنبال کنیم و در آن بازار نقش مؤثر خود را در همکاری با دیگران و نه با رقابت، اعتبار ببخشیم. برندسازی هوانوردی ایران، میتواند پیشقراول حضور مدیران ردهبالای هوانوردی در سطح جهانی باشد.