◄ پروازهای دوربرد ارزانقیمت، از رویا تا واقعیت
روز 21 ژانویه 1976، دو شرکت ایر فرانس و بریتیش بهوسیله هواپیمای مافوق صوت کنکورد تازه تحویل گرفته خود، اولین پرواز برنامهای دوربرد خود را در دو مسیر لندن- بحرین و پاریس-ریودوجانیرو برزیل، راهاندازی کردند اما دیری نپایید که زمزمه وجود این مسیرهای هوایی که توسط کنکورد پرسرعت انجام میگرفت، در جامعه دو طرف اقیانوس پیچید.
روز 21 ژانویه 1976، دو شرکت ایر فرانس و بریتیش بهوسیله هواپیمای مافوق صوت کنکورد تازه تحویل گرفته خود، اولین پرواز برنامهای دوربرد خود را در دو مسیر لندن- بحرین و پاریس-ریودوجانیرو برزیل، راهاندازی کردند اما دیری نپایید که زمزمه وجود این مسیرهای هوایی که توسط کنکورد پرسرعت انجام میگرفت، در جامعه دو طرف اقیانوس پیچید. اینکه این مسیرهای هوایی تنها در زمانی کمتر از نصف زمان معمول انجام بگیرند، توجه بسیاری از مسافران را به خود جلب کرد. بسیاری از تجار و مسافران به دفاتر خدمات هوایی هجوم بردند تا بتوانند اولینهایی باشند که با این پرندههای پرسرعت، به مقصد برسند، اما با خبری شوکه کننده روبرو شدند. بلیت هواپیمای کنکورد بکار رفته در تماممسیرها، بهطور نامعقولی، زیاد و سرسامآور بود. در هر بار پرواز، ظرفیت این هواپیماها تنها 120 نفر بود و قیمت بلیت تمام پروازهایی که با کنکورد انجام میگرفت، در حد قیمت پروازهای فرست کلاس امروزی بود درحالیکه صندلیهای اکونومی در کابین قرار گرفته شده بود، و نهایتاً باید گفت تا انتهای دوره بهرهبرداری از این هواپیماها در سال 2003، تنها عده معدودی از ثروتمندان و تجار، توانستند با این پرنده پرسرعت، پرواز کنند.
دلیل عمده گرانی این مسیرهای هوایی، هزینهبر بودن عملیات پروازی هواپیماهای کنکورد بود. هواپیماهای کنکورد، سوخت بسیار زیادی مصرف میکردند، از نظر سروصدا، آلودگیهای بسیار زیادی تولید میکردند و از نظر شرکتهای مسافربری، هواپیماهای سودآوری بهحساب نمیآمدند. بهتدریج، شرکتهای هواپیمایی، از ترس هزینههای عملیاتی کمرشکن، این هواپیماها را از خطوط هوایی خود کنار گذاشتند و این مسیرهای بلند برد را با بوئینگ 747 جایگزین کردند. کنکورد آخرین پرواز خود را در اکتبر 2003 انجام داد و پسازاین تاریخ، هرگز به خط پروازی بازنگشت.
امروزه خطوط هواپیمایی ملی و ارزانقیمت، سعی بر مدیریت هزینههای خود دارند. عمده این هزینهها، ناشی از عملیات پروازی این شرکتها است و ناوگان شرکتها، هزینه عملیات پروازی را بهطور مستقیم، تحت تأثیر قرار میدهند. بنابراین بسیاری از اقتصاددانان به فکر تأسیس شرکتهای هواپیمایی ارزانقیمت کردند. تولد این نوع از شرکتهای هواپیمایی به سال ۱۹۴۹ بازمیگردد. در این سال شرکت پاسیفیک ساوتوست ایرلاینز کار خود را در شهر سن دیگو ایالت کالیفرنیا آمریکا با پروازهای ارزانقیمت آغاز کرد. این شرکت پروازهای خود را با هواپیماهای مختلف مک دانل داگلاس، بیایئی، بل و بوئینگ انجام میداد. بهتدریج، نوع مدیریت این شرکتها، به قارهها و کشورهای دیگر نیز منتقل گردید و امروزه، این نوع شرکتها، اگرچه مسافران خاص خود را دارند، اما محبوبیت بسیار زیادی نزد جوامع مختلف پیدا کردند. این شرکتها از تمامی شگردهای مالی و اقتصادی برای کاهش هزینههای عملیات پروازی خود استفاده میکنند و یک سفر بسیار اقتصادی را برای مسافران به ارمغان میآورند. اگرچه این نوع شرکتها در بسیاری از کشورهای جهان وجود دارند اما متأسفانه کشور ما ایران، باوجود تعداد دهها شرکت هواپیمایی، از داشتن این نوع ایرلاین محروم مانده است.
در ابتدا، شرکتهای هواپیمایی ارزانقیمت، مسیرهای کوتاه درون کشوری یا حتی درونقارهای را برای خود برمیگزیدند. این شرکتها، عمدتاً با استفاده از هواپیماهای کوچک پیکر و تک راهرویی که در اختیار داشتند، مسافتهای کوتاه الی متوسط را پوشش میدادند. امروزه محبوبترین نوع هواپیماهای مورداستفاده این شرکتهای هواپیمایی ایرباسهای خانواده 320 و بوئینگ 737 هستند. این دو نوع هواپیما که خود چندین سری را شامل میشوند، دست شرکتهای هواپیمایی را برای مدیریت عرضه و تقاضا باز میگذاشتند و باعث سودآوری شرکتها بهواسطه این نوع هواپیماها میشدند. امروزه نسل جدیدی از هواپیماهای کوچک پیکر با نام های ایرباسهای نئو خانواده 320 و بویینگ 737 ماکس، به مشتریان عرضه گردیده است که در حقیقت مدلهای ارتقا یافته همان مدلهای قدیمی ذکر شدهاند که از نظر مصرف سوخت، بسیار بهینهتر از مدلهای اسبق هستند. درنتیجه هزینه عملیات پروازی را بهطور چشمگیری کاهش دادهاند. اما همه مسافران، مقاصد کوتاه را برای سفرهای خود در نظر نمیگیرند. امروزه، دنیا تبدیل به دهکده جهانی شده است و هواپیماها، نقش بسزایی در تحقق این دهکده جهانی داشتهاند. شرکتهای هواپیماسازی بوئینگ و ایرباس هواپیماهای پهنپیکر خود را ارتقا دادند. این ارتقا، دنیای سفرهای طولانی را متحول کرد. در ابتدا کارشناسان، عقیده داشتند که شرکتهای هوانوردی ارزانقیمت، نمیتوانند سفرهای بلند برد برای مسافران ارائه دهند. عمده پرندههایی که کار انتقال مسافر در مسیرهای بلند برد را انجام میداد، بوئینگ 747، بوئینگ 777 و ایرباس 330 و 340 بودند. این چهار نوع هواپیما تا مدتها توانستند، شرکتهای هوانوردی را در سفرهای بلند برد یاری دهند، اما درهرحال این سفرها، آنچنانکه بایدوشاید اقتصادی نبودند.
سالها گذشت و ایرباس، از ماموت خود ایرباس 380 رونمایی کرد. این هواپیمای دوطبقه به غول سبز شهرت یافت زیرا مصرف سوخت آن بهینهتر و میزان آلایندگی آن معقولتر بود. این هواپیما توان حمل مسافر بیشتر را داشت و در ابتدای سالهای عرضه، با سفارشهایی بینظیر مواجه شد. هواپیمای ایرباس 380 طوری طراحیشده بود که هرچه تعداد صندلیهای درون آن بیشتر میبود، مصرف سوخت آن بهینهتر میگشت. مدتی گذشت تا کارشناسان متوجه شدند که در سفرهای بلند برد میتوان تعداد پروازهای از مبدأ تا مقصد خاص در طول شبانهروز را افزایش داد. برای مثال شرکت هواپیمایی امارات، در طول 24 ساعت، دو پرواز در مسیر دوبی – لسآنجلس قرار میداد تا هم به تقاضا پاسخ مناسب دهد و هم درآمدزایی خود را از حاشیههای جذاب این ماموت بزرگ افزایش دهد. اما بهمرورزمان شرکتهای دارنده این نوع هواپیما، با استهلاک و هزینههای خاص این نوع هواپیما مواجه شدند و برای اقتصادی کردن بیشتر آنها، تعداد صندلیهای آن را افزایش دادند. برای مثال، ایرلاین مالزی، در ایام حج، تمام صندلیهای ایرباسهای 380 خود را به اکونومی تغییر داد تا هزینههای جاری و عملیاتی سفر را کاهش دهد.
رقیب این ماموت، بوئینگ 747 سری 8 بود که آخرین سری از ملکههای بوئینگ بهحساب میآمد. مدل باری این هواپیما بیشتر مورد استقبال قرار گرفت و مدل مسافربری آن، کمی از مدلهای قدیمیتر بهینه سوز تر بودند اما بازهم نمیتوانستند سفرهای ارزانقیمت را برای مسافران ارائه دهند.
ازاینرو تعداد سفارشها این دو هواپیمای پهنپیکر، سالبهسال کاهش میابد تا جایی که به نظر میرسد به سرنوشت ایرباس 340 دچار شده و از خط تولید کنار گذاشته شوند.
شرکتهای مسافربری برای کاهش هزینههای عملیات پروازی خود دست به دامان شرکتهای هواپیماسازی شدند. شرکتهای هواپیماسازی سرانجام توانستند دو مدل هواپیما دو موتوره و بهینه سوز تر از تمام مدلهای قبلی خود ارائه دهند تا شرکتهای هوایی بتوانند از پس تورمهای سالیانه، قیمت بالای سوخت، قیمت بالای نیروی انسانی و التهابات اقتصادی برآیند.
به ترتیب بوئینگ از هواپیمای 787 دریم لاینر خود پردهبرداری کرد و ایرباس از 350 خود. این دو نوع هواپیما که هر دو، تنها دو موتور داشتند و مصرف سوخت بسیار کمتری نسبت به هواپیماهای قدیمی داشتند، علاوه بر این، آلودگیهای زیستمحیطی کمتری تولید میکردند و سفر کم دغدغه تر و راحتتری برای مسافران تأمین میکردند. این هواپیماها کابینهای دلباز و صندلیهای راحتتری ارائه میکردند و همچنین هزینههای عملیات پروازی و تعمیر و نگهداری را بشدت کاهش دادند. همینکه این هواپیماها در شرکتهای ملی جای باز کردند، شرکتهای ارزانقیمت زیر مجموعه شرکتهای ملی نیز تصمیم گرفتند تا از این هواپیماها در ناوگانشان داشته باشند. تقریباً میتوان گفت از سال 2011 که سروکله این پهنپیکرهای بهینه سوز در آسمانها پیدا شد، سرمایهگذاران به فکر تأسیس شرکتهای بلند برد ارزانقیمت افتادند. این دو هواپیماها آنقدر در مصرف سوخت و انرژی بهینهتر از مدلهای قبلی هستند که سبب لغو بسیاری از سفارشهای پهنپیکرهای نسل قبلی گشتهاند.
کمی از این سالها که گذشت، باز هم بوئینگ و ایرباس تصمیم گرفتند دو پهنپیکر بسیار بهینه سوزتر و اقتصادی در دستور ساخت خود قرار دهند. این دو هواپیمای جدید که تقریباً همانند یک خودروی هیبریدی، بهینه سوز گشتهاند، میتوانند آینده سفرهای هوایی نوع بشر را متحول سازند. دو هواپیمای بوئینگ 777 سری x و ایرباس 330 نئو، که هر دو ارتقا یافته مدلهای قدیمیترشان هستند، یکی پس از دیگری به مرحله ساخت و بهرهبرداری خواهند رسید و این هواپیماها در هزینههای عملیاتی، آنچنان بهصرفه هستند که سرمایهگذاران زیادی برای به خدمت گرفتن آنها در شرکتهای هواپیمایی ارزانقیمت بلند برد خود، علاقه نشان داده و مجموع سفارشهای این دو هواپیمای تازه متولد شده به بیش از 560 عدد رسیده است. درحالیکه بوئینگ، در حال طی کردن آزمایشهای پیش از تولید است، ایرباس اولین فروندها را تحویل اولین مشتری خود، تپ پرتقال، داده است.
باید گفت که بهزودی، مردم سراسر جهان، میتوانند بهوسیله شرکتهای ارزانقیمت به سراسر جهان سفر کنند و قارهها را بهراحتی زیرپا گذارند و این دهکده جهانی، مسلماً مدیون دو غول بزرگ هواپیماساز جهان است که توانستهاند با ساخت و طراحی هواپیماهای بلند برد و با موتورهای بهینه سوز، این اتفاق را رقم بزنند. برای همین است که مؤسسات گوناگون از رشد سفرهای هوایی بهرغم کندی رشد اقتصاد، در سرتاسر جهان خبر میدهند.
معدود شرکتهای هواپیمایی ایرانی نیز قبل از خروج آمریکا از برجام، تعداد قابلتوجهی از هواپیماهای نسل جدید این دو شرکت هواپیما ساز را سفارش دادند که شوربختانه به دلیل خروج آمریکا از برجام، تنها 16 فروند به شرکت هواپیمایی ملی ایران، هما، رسید و بایستی دید آیا در آینده، هواپیمای جدیدی به کشورمان داده خواهد شد یا خیر؟
درهرحال باید توجه داشت که هواپیماهای سفارش داده شده بوسیله معدود شرکتهای هواپیمایی، میتوانست خلأ وجود هواپیماهای نو و اقتصادی را تا سالها برطرف سازد. قراردادهای بسته شده همچنان پابرجا خواهند بود و درزمانی مناسب، در زمانی که تحریمها بار دیگر لغو گردند، تحویل شرکتهای هواپیمایی داخلی خواهند شد.
آیا بهزودی این رؤیا تحقق خواهد یافت؟ رویای پرواز ارزانقیمت هر ایرانی به سرتاسر جهان؟