بازارگرایی افراطی در اقتصاد ایران چه ثمراتی دارد؟
وبلاگ فرشاد مومنی- بازارگرایی افراطی در اقتصاد ایران و بکارگیری شیوههایی مانند دستکاری قیمتها برای حل و فصل مسائل نادرست است.
وبلاگ فرشاد مومنی- بازارگرایی افراطی در اقتصاد ایران و بکارگیری شیوههایی مانند دستکاری قیمتها برای حل و فصل مسائل نادرست است.
شهید مطهری با جدی شدن بحثهای توسعه در نیمه دوم قرن بیستم به سهم خود خواست تلاش کند آنچه ما امروز توسعهنیافتگی در جوامع اسلامی میخوانیم را توضیح دهد. او خلاء معرفتی و برخورد سهلانگارانه متفکران اسلامی را در زمینه عدالت اجتماعی مهمترین عنصر توضیح دهنده در این زمینه میداند. از نظر او هیچ متغییری به اندازه این پدیده قدرت توضیح دهندگی این مساله را ندارد.
از آنجایی که حتی در مصرحات قرآنی هم یکی از مهم ترین فلسفه های بعثت انبیا بر پایه از بین بردن زورگویی و بی عدالتی بوده و در حیطه مباحث نظری پیشوای دین ما به این مسئله یک جایگاه منحصر بفرد داده است باید گفت در شرایط کنونی هیچ خلاء معرفتی به اندازه عدالت اجتماعی در حیطه نظر و عمل قدرت توضیح وضعیت را ندارد.
از این زاویه باید ابراز شگفتی کنیم که با وجود این همه ادله و شواهد تا این اندازه با سهل انگاری در این زمینه رو به روییم و این سهل انگاری ها به شکل پارادوکسیکال برای ایران بحران آفرینی میکند، به این معنی که در دوره هایی افرادی پیدا میشوند که دم از عدالت میزنند اما در مقام عمل افراطی ترین رویه های نابرابری ساز مثل شوک درمانی را در دستور کار قرار میدهند.
در دوره هایی بد دفاع کردن از عدالت اجتماعی هم کار را به جایی رساند که کسانی که اعتقاد به این مقوله داشتند نیز مجبور به سکوت شدند و البته در تاریخ اقتصاد ایران کسانی که کلا اعتقادی به عدالت اجتماعی نداشتند هم کم در مسند قدرت حضور نداشتند.
این وضعیت پارادوکسیکال کانون بازتولید دورههای باطل توسعه نیافتگی در ایران شده است. ابعاد شگفتی آفرین این غفلت میتواند بسط پیدا کند. مطالعه های جغرافیدانان بزرگ نشان می دهند بخش بزرگی از مطالعات آنها مربوط به نابرابری های جغرافیایی است.
هم در تمام مطالعه هایی که در آستانه پایانه هزاره دوم صورت گرفته است و هم به اعتبار همه مطالعات آینده شناختی که درباره قرن ٢١ سخن گفته شده ما مشاهده میکنیم که مسئله برخورد فعال با نابرابری های ناموجه در قلب سیاستهایی است که توصیه میشود.
حتی وقتی کار درخشان توماس پیکتی را مشاهده میکنید، پیام اصلی پیکتی این است که نابرابری های ناموجه وقتی از سطوحی فراتر رفتند، در نیمه اول قرن بیستم دو جنگ خانمان سوز جهانی را منجر شدند. پیکتی همچنین گفته است به اعتبار اینکه در ربع اول قرن ٢١ روندهای نابرابرساز و نابرابر کننده به ابعادی نگران کننده تر و فراتر از آنچه قرن بیستم رخ داد رسیده است، جهان آبستن بحران ها و جنگهای جهانی است.
در نامهای که ما اقتصاددانان در حمایت مشروط از حسن روحانی در جریان انتخابات نوشتیم، به صراحت اعلام کردیم که هیچ خطایی در دوره اول حسن روحانی به بزرگی بیتوجهی به عدالت اجتماعی نبوده است. اکنون هم تاکید میکنیم اگر این بازارگرایی افراطی و فاقد پشتیبانیها و بسترهای نهادی بخواهد در دولت بعد هم ادامه پیدا کند و کلید اصلی حل و فصل مسائل را دستکاری قیمتهای کلیدی ببیند که جزو بحران سازترین و نابرابرسازترین سیاستهای ربع آخر قرن بیستم بوده است باید انتظار داشته باشیم که راه به روی برخوردهای فرصت طلبانه هموار شود.