بازدید سایت : ۳۰۰۸۹

چرا راه آهن مسافری آمریکا مخالف ایده خصوصی سازی است؟

پیشنهادات خصوصی سازی Amtrak با هدف بهبود خدمات و کاهش هزینه ها ارائه شده اند، اما شواهدی از خصوصی سازی ناموفق بریتانیا نشان می دهد که این امر نتیجه ای نخواهد داشت.

چرا راه آهن مسافری آمریکا مخالف ایده خصوصی سازی است؟
تین نیوز |

مجید بابایی: ایلان ماسک سرپرست وزارت کارایی دولت فدرال آمریکا (DOGE)، اخیراً اظهار داشته است که شرکت Amtrak یکی از خدمات دولتی است که باید خصوصی شود. این شرکت اکنون پاسخی به این پیشنهاد ارائه کرده است. در زیر خلاصه ای از آن آمده است.

پیشینه و دستاوردها:

- شرکت Amtrak با وجود بودجه محدود دولت فدرال، موفقیت های قابل توجهی کسب کرده و در سال مالی 2024 رکوردهای جدیدی در تعداد مسافران و درآمد ثبت کرده است.

- کریدور شمال شرقی (NEC) پر ترددترین و تنها راه آهن سریع السیر در آمریکای شمالی است.

پیشنهادات خصوصی سازی:

- پیشنهادات خصوصی سازی Amtrak با هدف بهبود خدمات و کاهش هزینه ها ارائه شده اند، اما شواهدی از خصوصی سازی ناموفق بریتانیا نشان می دهد که این امر نتیجه ای نخواهد داشت.

- خصوصی سازی مشکلات موجود را حل نمی کند و هزینه هایی مانند حاشیه سود مربوط به اپراتورهای خصوصی را اضافه می کند.

چالش ها و محدودیت ها:

- هزینه های نیروی کار و سایر هزینه های عمده تحت خصوصی سازی تغییر نخواهند کرد.

- حقوق قانونی Amtrak برای فعالیت در شبکه ریلی که عمدتا متعلق به شرکت های خصوصی باری است قابل انتقال به نهادهای خصوصی نیست.

مطالعات موردی:

- خصوصی سازی بخش مسافری ریلی بریتانیا منجر به افزایش نرخ، کاهش کیفیت خدمات و افزایش یارانه های دولتی شد.

- تلاش های گذشته برای خصوصی سازی خدمات Amtrak ناموفق بوده و مشکلاتی مانند تأخیرات و کاهش تعداد مسافران را به همراه داشته است.

بودجه عمومی و سرمایه گذاری خصوصی:

- بودجه قابل توجهی از سوی دولت فدرال برای توسعه و نگهداری موفق یک سیستم ریلی مسافری ضروری است.

- مشارکت های عمومی-خصوصی  (ppp) نیاز به بودجه عمومی تضمین شده دارند تا سرمایه گذاری از سوی بخش خصوصی جذب شود.

به طور کلی، شرکت Amtrak چنین استدلال می کند که خصوصی سازی راه آهن مسافری احتمالاً اهداف مورد نظر پیشنهاد دهندگان را تامین نخواهد کرد و حتی ممکن است منجر به افزایش هزینه ها و کاهش کیفیت خدمات شود.

بخش ریلی مسافری ایران و تشابهات:

- علی رغم اینکه راه آهن مسافری ایران قریب به دو دهه است که به بخش دولتی واگذار شده است، با چالش های مشابهی از جمله عدم سرمایه گذاری متناسب، نگهداری ضعیف زیرساخت های مرتبط بویژه در بخش ناوگان و همچنین عدم توسعه تکنولوژیکی مواجه است.

- تعدد شرکت های ریلی غیر دولتی و ایجاد جزایر مستقل عملا فرایند هماهنگی را بسیار پیچیده و پر هزینه کرده است.

- بهره وری شبکه بدلیل پراکندگی و عدم یکپارچگی نسبتا پائین و قیمت تمام شده از منظر اقتصادی موجه نیست.

- بخش غیر دولتی از توان لازم برای سرمایه گذاری برخوردار نیست.

- دولت عملا هیچ نقشی را در توسعه بخش و بویژه سرمایه گذاری در حوزه ناوگان نمی پذیرد اما همزمان می خواهد همچنان نقش سیاستگذاری و حاکمیتی را حتی در جزییات اعمال نماید. تعیین دستوری نرخ بلیت از مصادیق آن است.

آیا بخش مسافری ریلی ایران مدل موفقی برای خصوصی سازی بوده است؟ آیا زمان ارزیابی و بازنگری فرا نرسیده است؟

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید
منبع: کانال شخصی نویسنده
ارسال نظر
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.

  • جاوید تقی زاده پاسخ

    علاوه بر چالش هایی که در بخش مسافری ایران بعنوان نتیجه "مالکیت دولتی" اشاره شد، باید به تهی شدن سازمان ها از نیروی متخصص هم اشاره نمود.
    بنظر بنده حاکمیت "تفکر دولتی" خیلی مخرب تر از "مالکیت دولتی" است.
    همین الان شرکت هایی را می توان نام برد که (به ظاهر) دولتی نیستند اما با سبک و سیاقی کاملا غیر بهره ور اداره می شوند.

  • مجید بابایی پاسخ

    با درود، کاملا موافقم. شرکت های حمل و نقل ریلی بویژه اغلب آنها در بخش مسافری فاقد رویکردهای متداول بخش خصوصی هستند و دیدگاه ها و سیاست های شرکت های بالاسری را که عمدتا از بخش عمومی و شبه دولتی می باشند دنبال می کنند. این امر در اتخاذ راهبردهای کسب و کار، قیمت‌ گذاری، سرمایه گذاری و بکارگیری نیروی انسانی توانمند مستقیما اثر می گذارد.
    البته این وضعیت خود حاصل دیگر متغیرهای اقتصادی و حکمرانی کشور است که در عمل به بخش خصوصی واقعی امکان حضور در این صنعت و سرمایه گذاری را نمی دهد. از سویی تغییر آن عوامل هم در شرائط امروز کشور به سادگی ممکن نیست. پس آیا باید با این مدل کنونی ادامه داد؟