بازدید سایت : ۴۱۹۶۱

◄ پلیس، قضات و خسارت دیدگان حوادث رانندگی

اگر حاکمیت در مراحل اجرا و نظارت بر رعایت حقوق عامه سهوا کوتاهی نماید و این کوتاهی یا ترک فعل سبب خسارت به رانندگان، سرنشینان، عابران پیاده یا دارایی های فیزیکی گردد سهم حاکمیت از خسارت یا تقصیر به چه میزان است؟

تین نیوز |

ساعت ۲ بعد از ظهر و هوا آفتابی در مسیر شرق به غرب در حال رانندگی است. به میدانی نزدیک می شود، مقصد نامشخص است! نمی داند وارد میدان شود و سپس در امتداد مسیر کنونی اش حرکت کند یا وارد میدان و با گردشی در مسیر دیگر و یا چند متری مانده به میدان با گردشی به راست وارد مسیری رو به شمال! در فرایند تصمیم گیریست که به یک باره مغز فرمان می دهد: وارد میدان شو، گردشی کن و در مسیر غرب به شرق حرکت کن! این که چرا این فرمان به راننده ای با مقصد نامعلوم داده می شود جای تامل دارد. اینکه سیستم عصبی بدن انسان، سیستم خون رسانی و نیز دریافت و پردازش اطلاعات و در پایان سیستم تصمیم گیری ها و دستورها در مغز چگونه انجام می شود خود بحث مفصلی است.

فرمان صادر شده و حس بینایی و شنوایی و نیز دست ها و پاها وارد فرآیند اجرای دستور می شوند. هنوز هم مقصد نامشخص است!

وارد میدان می شود، گردشی می کند و در حالی که در مسیر مخالف مسیر پیش از ورود به میدان قرار گرفته به یک باره سه مسیر در برابرش نمایان می شود، هنوز هم مقصد نامشخص است!

مجددا از مغز فرمان می رسد: میدان را پشت سر بگذار و با رعایت قوانین و مقررات و نیز بهره بردن از مهارت و تجربه، به راست بپیچ و وارد مسیر جدید رو به جنوب شو ! در کسری از ثانیه فرمان دیگری دریافت می شود: به مسیر مستقیم غرب به شرق ادامه بده! هنوز هم مقصد نامشخص است!

دستور در شش و بش اجراست که به یک باره آثار برخورد خودرو با خودرویی دیگر که با سرعتی بالا در مسیر مستقیم غرب به شرق در حال حرکت بود نمایان می شود! مقصد معلوم شد!

پس از پانزده دقیقه پلیس حاضر می شود و فرایند مرتبط با نقش و وظایف او آغاز.

فرایند با پرسش و پاسخ از دو راننده و دیگر سرنشینان آغاز و سرانجام کروکی کشیده می شود و بقیه ماجرا.

در پایان، راننده قانون مند و باتجربه ولی بی مقصد که با سرعت مطمئنه و نیز اعلام هشدار گردش به راست (از طریق فعال نمودن چراغ راهنمای مربوطه) به خودروهای هم جهت در سمت راست و پشت سرش، تصمیم به تغییر مسیر گرفته بود و در حالیکه خودروی برخوردی با خودروی او با سرعت بالا (خط ترمز گویای این مهم بود)، صدای بالای دستگاه پخش صوت و بی توجه به هشدار دیداری در حال پیمودن مسیر مستقیمش (به نوعی سبقت گرفتن از سمت راست)، مقصر تشخیص داده شد و ملزم به جبران ۱۰۰ درصدی خسارت !

راننده قانون مند و با تجربه ولی با مقصد نامعلوم متوجه شد؛ این که سرعت خودروها تا پیش از برخورد چه میزان بوده؟ مهارت و تجربه رانندگان چه میزان بوده؟ وضعیت دو راننده و سرنشینان آنها از منظر بستن کمربند ایمنی تا پیش از وقوع حادثه چگونه بوده؟ سوابق ده سال گذشته دو راننده از منظر نوع، تعداد و میزان تخلفات رانندگی چه بوده؟ سلامت فنی و تجهیزات ایمنی دو خودرو و نیز سلامت روانی و جسمی دو راننده تا پیش از برخورد چگونه بوده؟ و در پایان طراحی مسیر طی شده (تسهیل تردد خودروها به منظور تغییر مسیر از طریق میدان و بالطبع ورودی و خروجی ها) از منظر انطباق با استانداردهای ایمنی و مهندسی به چه میزان بوده؟ در مقابل اینکه او لحظه ای تردید نمود و خودروی دیگر در مسیر مستقیم در حال حرکت بوده حتی با سرعت غیر مجاز، سهم و نقش چشمگیری در فرایند ارزیابی حادثه به منظور شناسایی مقصر و میزان سهم هر یک از خسارت نداشته !! همین که تصمیمش گردش به راست بود البته با سرعت مطمئنه و روشن نمودن چراغ راهنمای سمت راست، دلیلی شد برای مقصر شدن ۱۰۰ درصدی او !

پس نتیجه گرفت:

۱- بدون داشتن مقصدی معلوم وارد مسیری نشود به ویژه آن که نمی داند مسیرها و خودروها از منظر ایمنی و استاندارد قابل قبول هستند یا خیر و از طرفی نمی داند که دیگران (رانندگان و عابرین پیاده) به قوانین و مقررات احترام می گذارند یا خیر ؟

۲- به کم و کیف نظام اجرا، کنترل و پایش قوانین و مقررات مرتبط با پیشگیری، حفاظت و جبران خسارت سرزمین یا جغرافیایی که در آن قصد رانندگی یا زندگی دارد توجه ویژه ای داشته باشد چرا که شناسایی دقیق مقصر، سهم او از خسارت و در پایان فرایند جبران خسارت ارتباط مستقیمی با کم و کیف محتوای قوانین، نحوه اجرا و نظارت بر اجرای صحیح آنها دارد.

۳- در نظام ارسال و دریافت سیگنال ها به/از مغز و یا شاید در زمان پردازش اطلاعات دریافتی در مغز، اختلال هایی به وجود می آید که سبب فرمان ها یا تصمیم های ضد و نقیض آنی می شوند. که شدت و پریود این اختلال ها رابطه مستقیمی با وضعیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تک تک اعضا جامعه و دغدغه های آنها در این بخش ها دارد. به عنوان مثال تحریم یا نقص در نظام های تدوین، تصویب، اجرا و نظارت بر رعایت قوانین و مقررات و بالطبع تغییرات به وجود آمده بر معیشت، اشتغال، نظام درمان، نظام آموزش، درآمد، هزینه و سبک زندگی مردم تاثیر مستقیمی بر کیفیت دریافت، پردازش و ارسال دستورها در مغز دارد. اینکه این رابطه مستقیم خطی است یا غیر خطی را متخصصان مرتبط مشخص خواهند نمود.

 اینکه در ارزیابی مقصر و سهم او در خسارت توسط پلیس و نظام قضایی کشور به چه میزان به این موارد توجه می گردد را به قضاوت مخاطبان واگذار می نماید.

 و اما یک پرسش؛ اگر حاکمیت در مراحل اجرا و نظارت بر رعایت حقوق عامه سهوا کوتاهی نماید و این کوتاهی یا ترک فعل سبب خسارت به رانندگان، سرنشینان، عابران پیاده یا دارایی های فیزیکی گردد سهم حاکمیت از خسارت یا تقصیر به چه میزان است؟ آیا قضات دادگاه ها در بررسی پرونده ها به این موضوعات توجه دارند؟ آیا راستی آزمایی سلامت فنی و تجهیزات ایمنی خودروها، راستی آزمایی بسته بودن کمربند ایمنی راننده و سرنشینان، راستی آزمایی کم و کیف علائم هشدار در راستای پیشگیری از وقوع حادثه و نیز استاندارد بودن مسیرها و تقاطع ها (طراحی و اجرای صحیح مطابق با استاندارد) تا پیش از وقوع حادثه توسط پلیس راهنمایی و رانندگی در گزارش حادثه قید می شوند؟ و مهمتر از همه آیا قضات دادگاه ها در روند بررسی پرونده ها به این موارد توجهی دارند؟

اگر در بررسی دقیق و علمی حادثه مشخص شود که المان های مرتبط با فرایند ایجاد مسیر (درون شهری و برون شهری) مطابقت کامل با استانداردهای لازم را نداشته و یا مشخص شود که خودروهای خسارت دیده حتی یکی از آنها دارای نقض فنی و ایمنی منتج از طراحی نامناسب یا تولید غیر استاندارد بوده و یا مشخص شود علائم هشدار و راهنما، روشنایی مسیر در شب، خطوط هشدار کشیده شده در سطح مسیر، کیفیت سطح مسیر، نوع، موقعیت مکانی و کیفیت موانع سطحی ایجاد شده به منظور کاهش سرعت، محل های توقف اضطراری، دور برگردان ها، تقاطع ها و نیز حفاظ های موجود در حاشیه مسیر به منظور جلوگیری از سقوط خودرو مطابقت کامل با استانداردهای لازم را نداشته تکلیف ذینفعان خسارت دیده از جمله راننده، مسافر یا سرنشینان و عابرین پیاده چیست؟ آیا در بررسی پرونده های حوادث به ویژه در حوزه ترددهای درون شهری، افسران پلیس در تدوین گزارش حادثه و نیز قضات دادگاه ها در مرحله ارزیابی شواهد (اسناد و اظهارات شفاهی) به این موارد توجهی دارند ؟ آیا شرکت های بیمه تا پیش از صدور بیمه نامه شخص ثالث برای انواع وسائل نقلیه موتوری و در زمان شناسایی و ارزیابی ریسک ها به این موارد توجه می نمایند ؟

براستی تا چه زمانی، موتورسواران می توانند بدون رعایت الزامات مرتبط با ایمنی و حقوق شهروندی در هر مسیری و با هر سرعتی که دلشان می خواهد برانند و مسبب هزاران حادثه در سطح شهرهای بزرگ از جمله تهران شوند؟ چرا حاکمیت برای سر و سامان دادن به این وضعیت بغرنج، ناخوشایند و اضطراب آور برای شهروندان، به طور جدی وارد عمل نمی شود؟ خسارت های منتج از این بی توجهی را مردم می پردازند یا مسئولان مربوطه یا هر دو؟ آیا وظیفه دادستان نیست تا با عنوان مدعی العموم به منظور پیشگیری از جرم و متعاقب آن صیانت از حقوق شهروندی وارد عمل شود و محرک اصلی اصلاح این روند مغایر با منافع ملی گردد؟

* کارشناس حمل و نقل

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید
ارسال نظر
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.