◄ عزل و نصب ها در راه آهن و تعارض منافــع غلیظ

در دوره ای یک مسئول دپویی* داشتیم که  بسیار بسیار زیاد کارهای غیر قانونی و در تضاد با ایمنی انجام می داد.

او یک جمع بله قربان گو تشکیل داده بود که برای یکدیگر همه جــــور کاری می کردند مثلا یک قلمش از این قرار بود که طرف به مسافرت می رفت و حدود مثلا ده روز مسافرتش طول می کشید.

مسئول دپو از وی یک برگه مرخصی می گرفت و در برنامه نیز نام وی که غایب بود را با مداد می نوشت و پس از اینکه او از مسافرت می آمد به جای آن 10 روز، برای رئیس دپو همه جوره کاری می کرد و چند کشیک به صورت دو کشیک 24 ساعته (یعنی 48) مداوم کار می کرد و قطار حمل می کرد و در پایان ماه هم برابر دیگران و چه بسا بیشتر دریافتی داشت و مرخصی هم برای وی رد نمی شد و یا حداکثر دو یا چند روزی رد می شد.

بماند که در طی این مدت قطارهای راه آهن توسط وی  بسیار پر خطر حمل و حتی دچار آسیب هایی هم می شد. بماند که داستان در همین حد هم نمی ماند بلکه برخی از این مریدان مسئول دپو دست به کارهای دیگر مثل گزارش معترضان و منتقدان به مسئول را هم می دادند ( هر چند زمانه آن روی دیگر این طمع کاران را هم نشان داد که روزی هم حسابی از خجالت یکدیگر در آمدند ).

یادم می آید یکی از همکاران که از این رفتار غیر قانونی و تبعیض آمیز مسئول دپو و برخی از همکاران به تنگ آمده بود شجاعت به خرج داد و  این مطلب را در یکی از سرکشی های مسئول سوانح ناحیه در حضور وی و مسئول دپو و با استناد به مستندات محکم به وی اعلام نمود و آن مسئول سوانح که باید بدترین برخوردها و مجازات های عبرت آموز را با آن مسئول دپو می کرد فقط سکوت کرد این نهایت برخورد مسئولان سوانح نواحی با هم سلکان خود و روسای ادارات در نواحی است.

 به نظر شما اگر روزی برسد آن مسئول دپو همزمان هم مسئول سوانح باشد ، چه اتفاقاتی روی خواهد داد؟ دیگر آن سکوت آن روز آن مسئول را هم نخواهیم دید بلکه بر درجات متخلف هم خواهد افزود و بدبخت آن که شجاعت به خرج داده چه بلاها که بر سرش نمی آورد.

حال مدت کوتاهی است که اتفاقی در راه آهن در سطح مدیران ارشد رقم خورده است که به غلظت تعارض منافع غلیظ مدیریتی در راه آهن افزوده و آن انتساب همزمان مدیر کل ایمنی و سوانح راه آهن به عنوان مدیر کل  سیر و حرکت در راه آهن  است.

همه  می دانیم که وضعیت ایمنی سیر و شفافیت سوانح در راه آهن ، اصلا خوب نبوده و  همچنان خوب هم نیست و با این انتساب مدیریتی داستان قوز بالا قوز هم خواهد شد. اگر اینها را کنار ویژگی عملگرایی بیشتر مدیریت جدید نسبت به گذشتگان خود بگذاریم معلوم خواهد شد که در آینده نزدیک این باد چه طوفان هایی را در راه آهن ایجاد خواهد کرد.

برای من نگارنده این مطالب دیگر اصلا مهم نیست که آقای وزیر راه و شهرسازی و یا مدیر عامل گرفتار در هیئت مدیره و نظرات کارشناسان ساکن در 16 طبقه ساختمان یا همان کاخ  عباس آباد راه آهن می خواهند به این نکته توجه کنند یا خیر .

چون به زودی نتیجه این تصمیم با بی آبرویی ناشی از حوادث و استعفا و در هم فروریختن تمام آنچه که ایشان در افکار غلط و رفتار مدیریتی نمایشی خود ساخته همانند اسلاف خود ، سریعا به نقطه پایان خواهد رسید و عدم رعایت این بدویات مدیریتی بسیار زیان بار به خصوص برای این دنیای کارکنان بی پناه عملیاتی راه آهن خواهد بود چون در این دنیا مدیران در نهایت جابجا می شوند.

ضمن اینکه همه زمینه سازی هایی انجام شده برای قربانی جلوه دادن کارکنان، مثل نصب دوربین در کابین لکوموتیورانان و اخذ امضا و تعهد سلامت کاری کذایی در هر سرویس کاری از آنها، هم مانند  داستان مارهای ساحران و اژدهای عصای حضرت موسی علیه السلام راهی برای مفر این دست  مدیران در راه آهن ایجاد نخواهد کرد. «أَلْقِها یا مُوسی! فَأَلْقاها فَإِذا هِی حَیةٌ تَسْعی»‌ ‌^[۵] ای موسی! آن را بیفکن؛ پس موسی آن(عصا) را افکند، که ناگهان اژدهایی شد که به هر سو می‌شتافت .

پی نوشت:

مسول دپو: مسئول برنامه ریزی کاری برای لکوموتیورانان

تین نیوز: این مطلب از سوی یک لکوموتیوران به تین نیوز ارسال شده است و تین نیوز آماده درج پاسخ شرکت راه آهن در مورد موضوعات مطرح شده در این مطلب است.