بازدید سایت : ۷۹۱۸۴

◄ سازمان هواپیمایی کشوری؛ آنچه گذشت…

◄ سازمان هواپیمایی کشوری؛ آنچه گذشت…
|

تین نیوز | سازمان هواپیمایی کشوری به عنوان بالاترین مرجع تصمیمات صنعت هوانوردی دارای بیشترین سطح اختیارات حاکمیتی در این حوزه است. رییس سازمان هواپیمایی کشوری دارای اختیارات خاص بوده و تضمین کننده ایمنی و توسعه در صنعت هوانوردی و حمل و نقل هوایی است. اما در ایران صندلی ریاست سازمان هواپیمایی کشوری مسندی است پر از حاشیه و سیاست و تخصص زدگی.

در سال های اخیر با فشار های نامتعارف و خارج از حوزه،روسای سازمان مجبور به سیاست مداری شده اند و بعضا سیاسی کاری نیز نموده اند. از سوی دیگر انتخاب رییس سازمان هواپیمایی کشوری آن قدر زمان و انرژی صرف خود نموده است که در سال های گذشته و در تخصصصی ترین وزارتخانه کشور، سیاسی ترین انتخاب ها انجام پذیرفته و متاسفانه سازمان از مسئولیت های خطیر خود جا مانده و به ناچار وارد حاشیه ها گردید. یادآوری بخش هایی از اهم عزل و نصب های گذشته و اتفاقات سیاسی و حاشیه هامی تواند پندهای بزرگی برای مدیران جدید داشته باشد.

استیضاح جنجالی "خرم" از وزارت راه و ترابری و خداحافظی "حسن حاجعلی فرد" از سازمان  هواپیمایی
موضوع حساسیت انتخاب ریاست سازمان به زمان تصدی مهندس خرم در دولت اصلاحات بر می گردد که آقای حسن حاجعلی فرد به عنوان سرپرست سازمان برگزیده شد و علیرغم سه بار معرفی وی به هیئت دولت، نتوانست حکم ریاست سازمان را در دست داشته باشد. با استیضاح جنجالی خرم از وزارت راه و ترابری، حاجعلی فرد هم از سازمان خداحافظی و در سال 1383 مهندس نورالله رضایی نیارکی به عنوان سرپرست سازمان هواپیمایی کشوری معرفی گردید. مهندس نورالله رضایی نیارکی که خود از بدنه صنعت بود نیز هیچگاه نتوانست حکم ریاست را در دست بگیرد و بعد از دو سال صندلی ریاست سازمان هواپیمایی کشوری را ترک نمود.

اینک زمان دولت اصولگرا است و تنها وزیر به جامانده از دولت اصلاحات محمد رحمتی تصدی وزارت راه و ترابری را در دست دارد. در سال 1385 حسین خانلری از فرماندهی هوا ناجا، با حکم ریاست سازمان هواپیمایی کشوری بر صندلی معاون وزیر تکیه می زند.

در یکسال مانده به پایان ریاست جمهوری اصولگرایان، رحمتی از کار برکنار و وزارتخانه با سرپرست اداره می شود.

سال 88 آغاز بیشترین تنش در تخصصی ترین وزارتخانه کشور رقم خورده است. حمید بهبهانی که رییس دولت وقت او را استاد تمام قد خود می داند از مجلس رای اعتماد گرفته است و آغاز تغییرات و لابی گری در این وزارت خانه است.

حسین خانلری با بهبهانی اختلاف نظر دارد و این موضوع با گذشت زمان روشن تر می گردد و نهایتا خانلری از سمت ریاست سازمان عزل می گردد. سال ها بعد و پس از سانحه مرگ بار ایران 140 شرکت هواپیمایی سپاهان ایر، خانلری در مصاحبه های متعددی دلیل اختلاف نظر و برکناری خود را عدم صدور مجوز به تولید و ساخت هواپیمای آنتونف 140 و مخالفت با بهبهانی اعلام می کند.

بدشنانس ترین رییس
در تیر ماه سال 88 محمدعلی ایلخانی سرپرست سازمان هواپیمایی کشوری شد و وجود دو سانحه به فاصله 10 روز مدت سرپرستی او را به سه ماه کاهش داد. بدون شک ایلخانی بد شانس ترین رییس سازمان هواپیمایی کشوری بوده است.

در این مقطع، سیاسی کاری ها و تنش ها در وزات راه و ترابری در اوج خود بوده و به رسانه ها کشیده شده است. منتقدین و رسانه ها معتقد بودند نفوذ و اعمال نظر و تحمیل معاونت های مختلف از طریق لابی گری، حمید بهبهانی را به یکی از بی اختیار ترین وزرا تبدیل کرده است. در همین راستا سیاسی ترین انتصابات وزارتخانه در آن سال تحمیل رضا نخجوانی بر سازمان هواپیمایی کشوری و شهرام یارمند بر شرکت ساخت و توسعه زیر بناهای کشور بود.

جنجالی ترین رئیس
در مهر ماه 1388 رضا نخجوانی از مدیریت کیش ایر به سازمان نقل مکان نمود تا یکی از جنجالی ترین روسای سازمان شود. چند ماهی از ریاست وی نگذشته بود که توپولف تابان در فرودگاه مشهد دچار سانحه شد. جلسه ای در کمیسیون عمران مجلس با حضور تعدادی از نمایندگان، مدیر عامل تابان و رییس سازمان هواپیمایی کشوری برای بررسی موضوع تشکیل می شود که نتیجه و خروجی جلسه چیزی جز بحران بر صنعت مظلوم هواپیمایی کشور نبود. 

در جلسه مذکور و در خانه ملت رضا نخجوانی سیلی محکمی بر صورت مدیر عامل ایرلاین می نوازد و عملا نشان می دهد که بالاترین مقام صنعت هوانوردی تحمل و صعه صدر نداشته و روحیات هیجانی در صنعت هوانوردی جریان دارد. البته به زعم کارشناسان آن سیلی بر صورت مدیر عامل نبوده، بلکه سیلی محکمی بر صنعت هوانوردی نواخته  شد.

با رسانه ای شدن این موضوع و به تاخیر انداختن بازرسی های ایمنی از سازمان هواپیمایی کشوری افکار عمومی به این موضوع حساس شده و نهایتا در اردیبهشت 89 نامه ای توسط نمایندگان به رییس جمهور ارسال گردید. 

100 نفر از نمایندگان از احمدی نژاد تقاضای برکناری رضا نخجوانی را داشتند. علیرغم همه این انتقادات و اختلاف نظر عمیق  بهبهانی وزیر راه با نخجوانی و از طریق  فشار های خارج سیستم، نخجوانی همچنان ادامه داد تا تن بیمار و نحیف صنعت هوانوردی در این حاشیه ها  ضعیف و ضعیف تر شود.

کوتاه سخن اینکه نخجوانی برکنار شد و حمیدرضا پهلوانی به سمت ریاست سازمان رسید. انتصاب حمید رضا پهلوانی که بازنشسته نظامی و خلبان یک شرکت هواپیمایی داخلی بود نشان داد سطح لابی گری و انتخاب رییس به ایرلاین های داخلی نیز کشیده شده است.

دولت تدبیر و امید برای وزارتخانه راه و شهرسازی آقای عباس آخوندی را معرفی می کند و رای اعتماد نمایندگان نیز به وی مثبت است. در وزارتخانه برای امور هوانوردی و هواشناسی پست قائم مقامی ایجاد می شود و آقای علیمحمد نوریان منتخب این سمت هستند. 

پهلوانی از سازمان خداحافظی می کند و اینبار یک چهره دانشگاهی و صد البته ناشناخته به نام علیرضا جهانگیریان برای اهل صنعت به ریاست سازمان می رسد. کارشناسان هوانوردی این انتخاب را یک انتخاب ناشیانه می دانند چرا که وی اطلاعات چندانی از صنعت هوانوردی ندارد. اما برای آرام کردن خود خوشبین هستند که استفاده از نظرات کارشناسی و دانشگاهی و عدم ورود به حاشیه های سیاسی و متفرقه موجب اصلاح حرکتی سازمان و بازگشت به مسیر تخصصی خود خواهد بود. 

اما این حدس و گمان کارشناسان هیچگاه محقق نشد و دوران تنش در سازمان  وارد فاز جدیدی گردید و آنهم ظهور سازمان ها و تشکل های  موازی در کنار سازمان هواپیمایی کشوری بود. از این سازمان ها می توان به ستاد توسعه فناوری و صنایع دانش‌بنیان هوایی و هوانوردی وابسته به معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به ریاست دکتر منوچهر منطقی اشاره کرد. 

تشکیل شرکت های توسعه و بازرگانی هوانوردی از سوی سازمان صنایع هوایی
نوریان هم بدلیل تعارض وظایف تمایلی به ادامه همکاری نشان نمی دهد و حکم وی نیز تمدید نگردید. از سوی دیگر در سازمان صنایع هوایی تشکیلات بزرگی تحت عنوان شرکت های توسعه و بازرگانی هوانوردی تشکیل گردید که مدعی اصلاح ساختار هوانوردی در حوزه های مختلف بودند. هر چند که آغاز این فعالیت ها به زمان نخجوانی و پهلوانی بر می گردد، اما دکتر جهانگیریان با ورود به سازمان و حمایت های تعجب آور خود موجب تقویت نهادهایی گردید که اساسا شرح وظایف سازمانی شان در جایی دیگر بوده است. 

ساخت هواپیما از 50 نفر به 150 نفره تغییر جهت داد و مجوز نیمه جان ایران 140 تقویت و شرکت سپاهان ایر بهره بردار این هواپیما گردید. علیرغم تذکرات کتبی و شفاهی و رسانه ایی کارشناسان، جهانگیریان حمایت خود را ادامه داد تا در یک روز گرم تابستانی سانحه مرگ بار ایران 140 زخم کهنه صنعت را باز نمود.

ابهامات و عدم پاسخگویی متولیان امر در حوزه هوانوردی در مورد سانحه ایران 140 نمایندگان مجلس را مجبور به استفاده از  قلم استیضاح نمود و در نهایت برای جلوگیری از این اتفاق دکتر جهانگیریان که با نقد شدید کارشناسان هوانوردی از عملکرد خود مواجه بود، استعفای خود را تقدیم می نماید. 

در بازه کوتاهی محمد خداکرمی که از جنس صنعت است سرپرستی سازمان را بعهده می گیرد و در اولین فرصت مشکلات صنعت و بخصوص پرسنل سازمان را به گوش وزیر می رساند. یکی از بزرگ ترین مشکلات کارکنان و کارشناسان سازمان هواپیمایی کشوری که میلیاردها دلار زیر ساخت های هوانوردی و حمل و نقل هوایی را بررسی و نظارت می نمایند، در پایین بودن مزایا و عدم قدرت مناسب اجرایی برای اعمال حاکمیت است.

شاید اگر صنعت هوانوردی نیز همچون صنعت نفت ملی اعلام می گردید کارشناسان به جایگاه قدرتمند خود باز می گشتند و صنعت هم جایگاه از بین  رفته خود را به دست می آورد.

"علی عابدزاده"، مردی از جنس صنعت
و اما آینده صنعت با انتخاب رییس جدید چگونه ترسیم می شود؟ هم اکنون علی عابد زاده مردی از جنس صنعت با سابقه ای قریب به سی سال در سطح مدیریت هوانوردی ریاست سازمان را در دست گرفته است. عابدزاده تجارب ارزشمندی در دوره مدیریت خود کسب کرده است.

سانحه، بحران مالی، تحریم ها، ورشکستگی هواپیمایی آسمان، حاشیه های سیاسی، بحران پرسنل  و بسیاری موارد دیگر را تجربه و مدیریت نموده و در کنار تمام مشکلات در سال های نه چندان دور و در زمان مدیریت خود در شرکت آسمان بیشترین سهم سایکل پروازی، ضریب اشغال صندلی و بیشترین سهم پرواز به مناطق محروم را در کارنامه خود دارد.

در این مقطع زمانی، افکار عمومی به صنعت هوانوردی و به خصوص حمل و نقل هوایی متزلزل شده است. خدمه پروازی، مهندسین، کنترلرها و همه متحصصین منتظر حرکتی انقلابی و رو به جلو در صنعت هوانوردی هستند چرا که آقای عابدزاده را نه جویای نام می بینند و نه ناآشنا با صنعت هوانوردی  و این موضوع مسئولیت رییس سازمان را چندین برابر می کند.

بهر حال صفحه عملکرد آقای مهندس عابدزاده در این مقطع از مسئولیت سفید بوده و امید است که بهترین ها در این صفحه ثبت شود. به امید اعتلای صنعت هوانوردی کشور.

* مدیر انجمن ملی پرواز

تین نیوز: قابل ذکر است که محمد رحمتی تا تیرماه 1387 وزیر راه و ترابری بود و منظور نویسنده از
" در یکسال مانده به پایان ریاست جمهوری اصولگرایان، رحمتی از کار برکنار و وزارتخانه با سرپرست اداره می شود " یکسال باقی مانده از دور نخست ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد بوده است.

ارسال نظر
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.

  • کارمند سازمان پاسخ

    حرف به حقی زدید جناب ایرانمنش. چوب سیاسی کاری ها رو فقط ما کارکنان خوردیم

  • یک دلسوز پاسخ

    لطفا بررسی کنید ببینید در زمان نخجوانی چه مجوزها و امتیازاتی به[…] ایر داده شد. بابک زنجانی زمان[…] پایش به هواپیمایی باز شد. فوکرهای ۵۰ های کیش ایر چه زمانی به زنجانی فروخته شد. جانم براتون بگه آقای پهلوانی هم کم نگذاشتند. چند مجوز زمان ریاست این آقا از طریق[…] ایشون اخذ شد و الان هم مدیر عامل همون شرکت… است.[…] بخش ضربه بزرگی به سازمان زد. امیدوارم عابد زاده هم مجوزها رو به سمت شرکتهایی که[…] شون هست سرازیر نکنه.

  • خواننده متن پاسخ

    سراسر این متن سیاسی و سیاه کاری است همه بد بودند به غیر از ایشان وآقای عابد زاده که اگرباج بدهد سفید می ماند و اگر ندهد می شود مثل قبلی ها سیاسی کار و بد و جویای نام و …و این مصیبت وجود دارد تا وجود شریف ایشان به مقامی برسند.

  • مسعود قدسی پاسخ

    من رئیس سابق اداره حقوقی و أمور بین المللی سازمان بودم. أوائل سالیکه آقای احمد شفیق رئیس سازمان شد من وجعفر ابوالمعالی رئیس و معاون جرح هوابیمایی کشوری رأ میکرداندیم. کسی جز ما در قسمت اداری إنکلیسی نمیدانست. من علاوه براینکه تز لیسانس حقوقم رأ یا دکتر صفدری با درجه عالی کذرانده بودم کارشناس مخابرات هوابیمایی هم بودم بهمین جهت در إیکایو به مأموریت میرفتم. عمر ریاست احمد شفیق کوتاه بود. او درعین حال رئیس و مالک بارس أر برأی حمل بار به لبنان و قاهره بود. او سخنکوی ماهر ودرکار هوانوردی ماهر بود وبمناسبت داماد بودن شاه زورش برأی کرفتن اعتبار وحرفش یرو داشت. دیری تکذشت که براسر زور نیروی هوایی تیمسار سبهبد.(بقیه در صفهه بعد)

  • مسعود قدسی پاسخ

    (بقیه إز صفحه قبل) سپهبد طرفدار مصدق بود و بین مردم وجهه خوبی داشت و خلبانی ماهر و مدیری کاردان بود. بمن وابوالمعالی ارادت داشت و در زمان او اصلاحاتی انجام شد. کودتای ٢٨ مرداد او را بازنشست و خانه نشین کرد. عده ای از طرفداران مصدق منتقل یا بازنشسته وَ یا به زندان رفتند. صحبت بود من و ابوالمعالی هم خارج شویم ولی او بخاطر رابطه با شریف امامی ماند و من بعلت احتیاج مبرم سازمان ماندم. سرتیب اشتوداخ دیکتاتور رئیس سازمان شد از ابتدا مرا احضار میکرد و دستوراتی میداد که اغلب مربوط بمن نبود. در این زمان پیمان بغداد و بعد سنتو رونق داشت ومن برأی دریافت کمک های فنی مایکروویو جهت اتصال ناوبری ترکیه ایران و پاکستان چندین سفر به أین کشورها داشتم. تله تایپ رأ فرانسوی ها در دست داشتند و بر خلاف قانون سازمان برأی خدمات تله تایپ و تأمین ارتباطات زمین به هوا از سیتا و محرمانه وجه کلانی دریافت میشد تله تایپ ها متعلق به سیتا بود و کارکنان از مدرسه هواپیمایی کشوری بودند. پول دریافتی در بودجه محرمانه هواپیمایی ولخرجی میشد. دیکتاتوری شاه و تیمسار خجالت آور بود. معاون او اربابی شوهر خواهر سردار فاخر حکمت رییس مجلس شورا بود. اربابی با اشتوداخ مخالف بود و بامن خیلی دوست از من و ابوالمعالی بطور میخواست اشتوداخ را کله پا کنیم ما قدرتی برای این کار نداشتیم ولی به تیمسار اطلاعات غلط میدادیم وَ یا کمک شایانی نمیکردیم. او هم غیر ما کسی را نداشت. اگر داشت یک روز هم ماندگار نبودیم. بالاخره اربابی با کمک سردار فاخر حکمت و من و ابوالمعالی رئیس شد. اشتوداخ برای خود شیرینی برای شاه یک هواپیمای فرندشیپ بطور محرمانه خرید و قرار گذاشته بود اقساط آنرا از بودجه سیتا و هواپیمایی پرداخت کند پرونده محرمانه نزد من بود. وقتی اربابی در این باره جستجو کرد چاره ای جز راست گویی نداشتم. اربابی از طریق سردار مراتب را بگوش شاه رساند. شاه خیال میکرد اشتوداخ از جیب خود وجه هواپیما را داده. این افشاگری موجب شد اربابی رئیس سازمان و اشتوداخ بازنشسته شود. همواره برای کارهای فوری راننده مخصوص می آمد و مرا به فرودگاه میرساند. یک روز گفت رفت وامد تو به فرودگاه زیاد شده است، خانه ای را که اشتوداخ برای من ساخته به تو می دهم تا تماس با شما در فرودگاه آسانتر شود. قبول کردم و از خانه پدری به فرودگاه و در خانه سازمانی اقامت کردم. مدت شانزده سال در آن اقامت داشتم. با اینکه وظیفه ام مدیریت کل حقوقی و امور بین المللی بود ولی ساواک اجازه حکم مدیرکل حقوقی و امور بین الملل را بمن نمیداد. دو سال قبل از عزل اربابی با یک لایحه ماده واحده سازمان را به وزارت جنگ ملحق نمود و من ردیف سرتیب شدم. چرا چنین شد؟؟؟ زیرا تیمسار خاتم حامی هواپیمایی در سانحه ای مرده بود و سازمان افت گرفته بود. بفوریت اداره یکم ستاد حیاتی را برای بازرسی فرستاد رییس آنها سرهنگ ناصح بود. گفته بودند مسعود قدسی پاک و منزه است. از من کمک گرفت و با تحقیقات ١٣ نفر را بعنوان رشوه خوار و نامطلوب برای محاکمه به باغ شاه بردند و اغلب مدتها در حبس بودند. آنگاه حاج منیری خلبان سابق نیروی هوایی و مدیر عامل ارتاکسی که متعلق به تیمسار خاتم بود رییس سازمان شد. او بامن رفیق بود میخواست مرا معاون کند ولی نتواست چونکه ساواک حتی با مدیر کل خقوقی بودن من مخالف بود. از او تقاضای بازنشستگی ٢٥ سال خدمت کردم و او گفت اکر خواسته او همین است حرفی نداوم و فورا حکم را صادر کرد و گفت من در فشار ساواک بودم با أین کار از این فشار خلاص شدم. چون میدانست عازم أمریکا هستم به پاس قدردانی از خدماتم بلیط مجانی درجه یک پان امریکن برایم صادر نمودند. دو سال به انقلاب اسلامی مانده بود. حقوق بازنشستگی من تاخیر محاسبه شد چون حکم مدیرکلی نداشتم. مرگ بر شاه وساواکش که یک عمر حقوق مرا ضایع کردند. مسعود قدسی