◄ احداث راه آهن نه امنیت می آورد و نه الزاما توسعه
در فراز پایانی نوشته ای در تین نیوز در شکایت از طولانی شدن تدوین و تصویب و اجرای طرح جامع حمل و نقل کشوربه مدت نزدیک 20 سال ، می خوانیم: «گویا برداشت مجریان دولتی و مجلسیان از طرح جامع حمل و نقل یک مزاحم بالفطره است که دست آنها را در پیشنهاد طرح های منطقه ای که عمدتا هم توجیه لازم برای اجرا را ندارند می بندد»
در فراز پایانی نوشته ای در تین نیوز در شکایت از طولانی شدن تدوین و تصویب و اجرای طرح جامع حمل و نقل کشوربه مدت نزدیک 20 سال ، می خوانیم: «گویا برداشت مجریان دولتی و مجلسیان از طرح جامع حمل و نقل یک مزاحم بالفطره است که دست آنها را در پیشنهاد طرح های منطقه ای که عمدتا هم توجیه لازم برای اجرا را ندارند می بندد»[1] .همانطور که اشاره شده، همه تقصیر طولانی شدن تدوین و تصویب و پیاده سازی طرح جامع حمل و نقل کشور بر عهده مجلسیان نیست و ناکارآمدی و ضعف کارشناسی و عجز مجریان دولتی و دستگاه اداری وزارت راه هم در این تاخیر موثر بوده است.
اگر ترجیح نگاه منطقه ای بر نگاه ملی در نزد نمایندگان مجلس مذموم است که هست و اگر تلاش آنها برای کندن موی هر چه بیشتر از خرس بودجه برای یک پروژه غیر اقتصادی منطقه ای مخرب است که هست، اجازه بدهید به دنبال چرایی این گرایش نمایندگان باشیم و شاید علاجی برای واقع بینی و زدودن این حساسیت.
بدیهی است که نمایندگان مجلس به دنبال جلب رضایت موکلانشان باشند و سودای انتخاب شدن در دوره بعدی را در سر بپرورانند. این طبیعت نمایندگی است. نماینده بودن و نماینده ماندن بیش از آورده مالی، آورده اعتباری دارد. کیست که نخواهد نامش در تاریخ شهر و دیارش ماندگار شود و گوشه ای از آبادانی شهر و منطقه در کنار نام او بیاد آورده شود. اگر یک طرح عمرانی در یک شهر به ثمر برسد پارچه نوشته هایی در تقدیر از نماینده شهر بر خیابان ها آویخته می شود و بر عکس، اگر آن انتظار محقق نشود نماینده به بی عرضگی شناخته می شود. به خصوص اگر پای احداث یک راه آهن یا فرودگاه یا کارخانه یا زیر ساخت دیگری در میان باشد.
اما چرا احداث راه آهن برای مردم حیثیتی است و آن را به شدت از نماینده مطالبه می کنند؟ تا جایی که نماینده طرح جامع حمل و نقل را مزاحم می شمرد؟ شاید علتش تعبیر غیر واقعی باشد که از نقش راه آهن و تاثیرات آن در اذهان عمومی شکل گرفته است. متاسفانه برخی کارشناسان و مدیران به این ذهنیت ها دامن می زنند.
الف) می گویند راه آهن موجب توسعه منطقه می شود و بلافاصله کشور امریکا را مثال می آورند که اگر راه آهن نبود آن قوم مهاجر و پراکنده در زمان کوتاهی از هیچ به رشد اقتصادی و توسعه و رفاه نمی رسیدند. پاسخ این است که راه آهن به تنهایی توسعه نمی آورد. حمل و نقل فقط یک قطعه از پازل توسعه است. احداث راه های ارتباطی ذیل یک طرح جامع رشد اقتصادی و توسعه در یک منطقه قرار می گیرند و راه آهن هم جزئی از آن است. اگر همه اجزای برنامه توسعه با موفقیت جلو بروند راه آهن هم به عنوان بخشی از آن پلان نقش خود را به عنوان مُحلل بازی خواهد کرد. اتفاقی که در امریکا رخ داد. هیچ رشد اقتصادی بدون سیستم حمل و نقل کارآمد به دست نمی آید اما این بدان معنی نیست که راه آهن به تنهایی عامل شکوفایی اقتصاد امریکا و انگلستان و جاهای دیگر بوده است. توسعه حمل و نقل (و راه آهن) فقط یکی از ابزارهای رسیدن به رشد اقتصادی و توسعه است و همه چیز نیست.
یکی از عواملی که به این ذهنیت ها دامن زده است وعده ها و شعارهای عوام گرایانه دولتیون است مبنی بر بردن راه آهن به همه استان های کشور. گویی راه آهن بدهی است که دولت به مردم همه استانها دارد. این شعار در جهت القای همان انگاره نادرست است که راه آهن مساویست با توسعه و رفاه و اگر دولت به آن اهتمام نکند به مردم آن استان بدهکار است. نتیجه آویختن به این شعار، احداث راه آهن در مناطقی ات که نه بار کافی هست نه مسافر قابل توجه. این مستحدثات در رزومه وزارت راه و شرکت ساخت ثبت می شوند اما از رهگذر این ساخت و سازها آبی برای توسعه حمل و نقل کشور گرم نمی شود. منابع به هدر می روند.
ب) می گویند راه آهن عامل امنیت در منطقه است. راه آهن چطور می تواند امنیت ایجاد کند؟ در یک منطقه ناامن راه آهن اتفاقا به یک موضوع و معضل امنیتی تبدیل می شود. در منطقه ای که اشرار در آن جولان می دهند، راه آهن تبدیل به دژی می شود که عوامل نظامی و انتظامی موظف به حفظ آن از گزند حمله اشرار می شوند و باید هزینه های مادی و جانی زیادی را صرف حفاظت از آن و تضمین عبور کالا و مسافر از آن کنند. لذا راه آهن نه تنها تاثیری در برقراری امنیت ندارد بلکه گاهی پاشنه آشیل نیروهای انتظامی است برای برقراری نظم. راه آهن نه تنها امنیت نمی آورد، بلکه وجود امنیت پیش شرط احداث راه آهن است. اصلا چرا باید در یک منطقه ناامن راه آهن احداث کرد؟ مسئولان دولت ایران چه فکری پیش خودشان کردند که به کشور ناامن و بی ثبات افغانستان راه آهن کشیدند؟ تا کنون چند تُن بار و چند مسافر با این راه آهن جابجا شده اند؟ چه کسی پاسخگوی منابع هدر رفته در پروژه راه آهن هرات است؟
اگر این دو انگاره از اذهان مردم (و البته کارشناسان و تصمیم گیران) زدوده شود، می شود راه آهن را در جایگاه واقعی اش نشاند و درباره تاثیرش اغرق نکرد؛ چنانچه مردم وجود آن را ضامن رفاه و امنیت خود ندانند.راه آهن چیزی جز یک وسیله حمل و نقل نیست. مواد اولیه را به مراکز اقتصادی می آورد و محصولات را به بیرون می برد و افراد را جابجا می کند. نه امنیت می آورد و نه الزاما رفاه و توسعه. اگرتجارت و مبادله ای نباشد راه و راه آهن به چه کار می آید؟ نمونه اش راه آهن کرمان به زاهدان است که سالهاست ریل هایش دارد زنگ می زند و هیچ توسعه ای نیاورده و اگر امنیتی در منطقه هست ربطی به وجود آن ندارد.
ج) علاوه بر زدودن آن دو انگاره بالا، مردم و کارشناسان و تصمیم گیران باید به یاد داشته باشند که احداث راه آهن هزینه هنگفت دارد. راه آهنی که به اندازه خرجی که برایش کرده اید درآمد نداشته باشد وبال گردن است و مانع توسعه. پولی را که می شد در جاهای دیگر سرمایه گذاری کرد، می بلعد بدون هیچ خروجی. کسانی که از احداث راه آهن در یک منطقه دفاع می کنند باید حساب و کتاب بیاورند که نرخ برگشت سرمایه گذاری در آن خط آهن چند درصد است و اگر این نرخ جذاب نیست طرح را کنار بگذارند و بر آن اصرار نکنند.احداث راه آهنی (یا فرودگاهی یا اتوبانی یا بندری) که توجیه اقتصادی ندارد و دخلش با خرجش نمی خواهد هدر دادن منابع کشور است.
تبصره: همانطور که در بالا اشاره شد، گاهی احداث یک راه آهن به تنهایی توجیه ندارد اما وقتی در قالب یک طرح جامع توسعه برای یک منطقه قرار می گیرد و منافع و مخارج آن ذیل منافع و مخارج طرح جامع تعریف می شود، ممکن است اقتصادی بشود.
به عنوان مثال ممکن است احداث پل ریلی - جاده ای بین قشم و بندرعباس به تنهایی توجیه نداشته باشد که قطعا ندارد، اما شاید در قالب طرح توسعه قشم، هزینه های آن پل با منافع سایر بخش های پروژه (فولاد، پتروشیمی، شیلات و توریسم) پوشش داده شود. مثل اینست که صنایع و پروژه های مستقر در قشم خرج این پل را داده باشند. آیا چنین طرح جامعی برای قشم وجود دارد؟
مثال دیگر راه آهن چابهار- زاهدان است که احداث آن به تنهایی توجیه ندارد، اما شاید در قالب طرح جامع توسعه منطقه جنوب شرق و نقش جدیدی که برای چابهار (به عنوان بندر اقیانوسی و هاب بندری کشور در دریای عمان) در نظر گرفته شده است، هزینه های آن با منافع سایر بخش های پروژه (اسکله، بندر، صادرات و واردات) پوشش داده شود. مثل اینست که صنایع و پروژه های مستقر در چابهار خرج این راه آهن را داده باشند. آیا چنین طرح جامعی برای جنوب شرق کشور وجود دارد؟
جمع بندی: اگر تلاش کارشناسان و مدیران در جهت روشن کردن این پارادایم برای افکار عمومی باشد که راه آهن فقط یک وسیله حمل و نقل است و داشتن آن الزاما توسعه و امنیت نمی آورد، قطعا انتظار و فشار مردم بر نمایندگان برای داشتن راه آهن فروکش می کند و واقع بینانه می شود. در آن صورت لازم نیست نماینده مجلس به در و دیوار بزند و طرح جامع حمل و نقل را به زیر فرش جارو کند تا طرح احداث یک راه آهن غیر اقتصادی را برای منطقه خودش به تصویب برساند. این مجالی می دهد به برنامه ریزان توسعه کشور که به دور از فشار افکار عمومی و اصرار نمایندگان، طرح توسعه و آمایش سرزمینی را با نگاه ملی طراحی کنند و به پیش ببرند.آیا طرح جامع توسعه ملی و آمایش سرزمین در دستور کار دولت و مجلس هست ؟
مراجع
[1] تین نیوز/ طرح جامع حمل و نقل؛ طرحی بی نظیر از نظر طول مدت مطالعه / کد خبر 252477/ 26/11/401)
* کارشناس حمل و نقل
نگرشهاي داراي افراط و تفريط هر دو مشكل ساز و اشتباه هست. اينكه گمان كنيم توسعه راهآهن ضرورتا باعث توسعه مي شود، اشتباه است و اينكه بگوييم توسعه راهآهن نقشي در توسعه منطقه اي ندارد اين هم اشتباه است. حدود تاثير راهآهن در توسعه منطقه اي و شرايط آن مي تواند بحث شود. همينطور در باره امنيت و توسعه راه آهن اينها بي ارتباط نيستند ولي توسعه راه آهن به تنهايي امنيت نمي آورد و امنيت به تنهايي براي توسعه راه آهن كافي نيست . براي همين منظور در سال 87 پرزنتي به عنوان اعتدال در توسعه راه آهن تهيه كردم كه از افراط و تفريط بپرهيزيم مثال ديگر همينكه هر مركز استاني نياز به راه آهن ندارد. توصه مي كنم فصل 13 از كتاب امنيت ملي و نظام اقتصاد ايران را مطالعه نماييد همينطور گزارش تاليفي مهندس ناصريان با عنوان ملاحظات دفاعي و امنيتي در راه و راه آهن.
سلام. توضیح: تفاوت است بین رشد اقتصادی و توسعه. رشد اقتصادی را با میزان افزایش کالا و خدمات تولید شده اندازه می گیرند. نقطه مقابل رشد، رکود است. توسعه اما یک مفهوم کیفی است که با میزان کیفیت زندگی افراد جامعه و رفاه آنها سنجیده می شود. در آمد سرانه، امنیت، بهداشت و سلامت، محیط زیست، آموزش و ارتباطات از جمله شاخص های توسعه هستند. رشد اقتصادی شرط لازم برای توسعه است اما شرط کافی نیست.
تا "امنیت" نباشد هیچ چیزی وجود نخواهد داشت نه توسعه و نه اقتصاد و نه هیچ چیز دیگر و امنیت هم باید "پایدار" باشد امنیت پایدار هم امنیتیه که "خود مردم" , تامین کننده آن باشند مردم در صورتی می توانند تامین کننده امنیت به شکل پایدار باشند که "رضایت" داشته باشند وقتی به رضایت می رسند که صاحب شغل و درآمد و رفاه حداقل نسبی باشند و خدمات نسبتا مناسبی دریافت کنند این وسط احداث ریل اتفاقا نقش بسیار بسیار پررنگی در "تولید امنیت" و به طبع آن "توسعه" دارد شما همین حالا ظرفیت بندر چابهار را 10 برابر کنید وقتی ریل شرق نباشد بندر بیشتر مناسب آفتاب گرفتن خواهد بود ! مجموعه خصوصی از صنعت می خواد سرمایه گذاری کنه وقتی ریل نباشد ممکن است پشیمان شود ریل باشد اتفاقا ترغیب می شود درواقع وجود ریل در یک منطقه , ترغیب کننده بخش خصوصی هم هست جایی که ریل هست بهترین نقطه است برای احداث شهرک های صنعتی و این ریل بهترین وسیله برای مسافرت مردم در مسافت های طولانی هم هست به نسبت قیمت , در دردسترس بودن و البته ایمنی به نسبت هواپیماهای 20 25 ساله و بله دولت وظیفه دارد که برای مردم رفاه ایجاد کند و قطار یکی از اشکال مشخص دادن رفاه و خدمت به مردم است و دولت وظیفه دارد که رفاه و خدمات را به شکلی منصفانه هم در سرتاسر کشور پخش کند چنانکه در دوره پهلوی اگر امکانات به شکلی مساوی در سرتاسر کشور پخش می شد این همه تخلیه روستا و شهرستان و هجوم به کلانشهرها اتفاق نمی افتاد امروز انقدر کلانشهرهای ما دچار بحران نمی بودند درواقع امکانی مثل ریل را که یک تهرانی دارد یک مرزنشین هم باید داشته باشد این ها ابعاد اجتماعی امنیتی بسیار هم دارد درواقع هیچ قومیتی نباید حس کند که بهش بی توجهی می شه مثلا ریل همدان سنندج از این نظر هم مهم است که بله کردستانی ها هم حالا این گزینه و خدمت را دارند و البته همین ریل در ادامه به مریوان و باشماق خواهد رسید و وارد سلیمانیه شده به ریل اصلی عراق متصل می شه و به سمت مدیترانه می ره تا نونش برای همه ایرانی ها باشد ریل همچنین بحث های پدافندی دفاعی نظامی مهمی هم دارد پس مسئولان ارشد کشور , خیلی فراتر با تحلیل های عمیق تری به مسائل نگاه می کنند , ریل حتی می تواند وضعیت غرب آسیا را با تعاریف ما و اهداف ما و اتحادی با سر و شکل مطلوب ما تغییر بده مثلا ریلی که از مشهد تا کربلا و بعد زینبیه دمشق و بالعکس به شکل قطار هتلی حرکت کنه یک سمت آسیای میانه ایی ها , پاکستانی ها و افغانستانی ها بتوانند سوار بشن و سمت دیگر فلسطینی ها , لبنانی ها , اردنی ها و سوری ها و این قطار از ایران و عراق هم گذر می کند این قطار هتلی زیارتی توریستی می تونه تمام معادلات منطقه را به چیزی که مد نظر ماست مهندسی کند داخلش و پیرامونش خیلی اتفاق ها بیفتد , می شود از نقش ریل برای توسعه امنیت پایدار و توسعه پایدار چندین کتاب نوشت .
تحلیل بسیار خوبی بود. واقعیت ها نشان می دهد این تحلیل شما به واقعیت نزدیک تر است تا تحلیل نویسنده مطلب. تصور کنید روسیه در کشوری در همسایگی آمریکا نظیر فعالیت هایی که آمریکاو غرب د راوکراین انجام می دادند را شروع می کرد ایا آمریکا ساکت می نشست؟ مسلم است که برای از بین بردن اقدامات ضد امنیت کشورش به مقام دفاع می افتاد حالا این دفاع هر چقدر هزینه یا کشته داشته باشد. اقدام روسیه برای حمله به اوکراین در واقع منجر به از بین رفتن اقدامات مخفی غرب علیه روسیه شد. ضمن این که برنده این جنگ آمریکا هم نیست. بلکه روسیه است چون تمام رشته های غرب را در مورد مبارزه مخفی با روسیه پنبه کرد. اگر نویسنده نگاهی به وضعیت اقتصادی آمریکا می انداخت و یا از کسانی که در آنجا سکونت دارند پرس و جو می کرد متوجه می شود اقتصاد آمریکا تا چه حد بیمار است. صحبت های ترامپ در مورد آمریکا هم بیانگر وجود همین مشکلات اقتصادی است و اصولا فردی مثل ترامپ با وعده برطرف کردن همین مشکلات بسیار وحشتناک موفق به کسب آرا شد. این جنگ فشار اقتصادی بی نهایت زیادی به آمریکا وارد کرده و دوران افول آمریکا و غرب را رقم زده است.
آقای احمدوند
روس ها برای حداقل 2 دهه صبوری کردند که ببینند نهایتا وضعیت اوکراین چه می شود از سال 2014 که کاملا بهشون ثابت شد که اوکراین دست غرب خواهد بود حتی حکومتی نه شرقی , بلکه بینابین هم در کیف سر کار بیاد مهمان انقلاب رنگی بعدی غرب است ولی باز صبوری کردند این را بدانید آمریکایی ها اگر تهدید را کنار واشنگتن و نیویورک ببینند و کلا خطر امنیت ملی حس کنند حتی 1 هفته هم صبر نمی کنند و سریعا دست به حمله نظامی می زنند ما نمی توانیم روس ها را سرزنش کنیم ضمنا اوکراینی ها چوب این را خوردند که به منافع و امنیت ملی کشور همسایه خود که یک کشور قدرتمند هم هست حمله کردند .
طبق معمول مطلب نگارش شده توسط آقای قصابیان قابل اعتنا می باشد و دارای نکات درستی است
اما
متاسفانه طبق معمول هم دارای نقایص بنیادی ای هم می باشد
حالا نقص را مصداقی بیان می کنم تا بهتر موضوع روشن شود :
احتمالا جناب آقای قصابیان عزیز به شهرستان سرخس سفر نکرده اند سرخس، شهری مرزی در استان خراسان رضوی و مرکز شهرستان سرخس است؛ شمالشرقیترین شهر ایران در نزدیکی مرز ترکمنستان در پایینترین دشت خراسان در ۳۰۰ متری از سطح دریا جای دارد
هر روزه تعداد بسیاری کامیون ترانزیت و غیر ترانزیت از این شهرستان در رفت و آمد هستند
ارتفاع مشهد از سطح دریا در حدود 1000 متر از سطح دریا می باشد در بین مشهد و سرخس نیز یک رشته کوه خاصی هم می باشد که شهر قدیمی مزداوند (از زمان ساسانیان ) وجود دارد عبور جاده ای از این سطح ارتفاع و رشته کوه بسیار خطرناک می باشد با وجودی که راه سالهاست یک طرفه است به علت وجود پالایشگاه شهید عزیز هاشمی نژاد هم فشار مضاعفی بر جاده سرخس هر روزه وارد می آید
حال
اگر امنیت را برابر معنی اولیه و حداقلی آن یعنی ایمن نگه داشتن جان انسان از مرگ و آسیب بگیریم مجال بررسی حمل و نقل ریلی برای این شهرستان در بعد کشور خوب به چشم می آید روزانه دو رام قطار با ظرفیت هر رام 216 نفر با بلیط کمتر از ده هزار تومان در رفت وآمد می باشد یعنی مجموع 4*216که می شود 864 نفر اگر طبق نظر آقای قصابیان این میزان از رفت و آمد به جاده منتقل شود روزانه حداقل5 نفر فوتی و 10 نفر زخمی خواهیم داشت طبق نظر رئیس كنترل ترافیك پلیس راهور فراجا ،
خسارت ۸ میلیاردی به ازای فوت هر فرد در تصادفات رانندگی به کشور وارد می شود
پس در بعد آوردن امنیت راه آهن سرخس بسیار مفید فایده بوده است در بعد بار هم عملکرد آن قابل اعتنا و مقبول تر از سایر خطوط در کشور می باشد لذا صحبت شما دچار مشکلاتی می باشد
فرض بفرمایید ایران هیچ خط ریلی ندارد و مانند یک صفحه سفید است و به شما آن را ارایه داده اند و از شما می خواهند که تخصصی در امر ریلی دارید یک طرح واره خطوط ریلی پیشنهادی تان را که به نظرتان بهترین است با توجه به وضعیت کشور ، در آن رسم فرمایید اگر به جای این همه طرح مطالب فعلی آن را بیان نمایید هم منظور خودتان را بهتر اعلام کرده اید و هم دیگران بهتر مطلب شما را دریافت خواهند کرد
راه اهن میلیاردها دلار صرفه جوی در بنزین وگازوییل صرفه جوی در سوخت میشود اشتباه است یا سالانه چند ده هزار نفر در از مرگ آنها جلو گیری شود اشتباه است یا سالانه ۳۰ هزار ملیارد دلار بابت الودگی هوا هزینه به کشور میشود به خاطر اینگه الویت ما در ریل نبوده اشتباه است
راه آهن دنیا رو عوض کرد پادکست
حتما سرچ کنید تا اهمیت راه آهن براتون روشن شه کامل ببینید ... چین رو هم ببینید که تو ۱۵ سال با ساخت راه آهن چیکار کرده