◄ اولویت دولت در راه اندازی قطارهای سریع السیر/ داری اشتباه می کنی کاپیتان
به نظر می رسد با وجود ساختار بسیار گسترده وزارت راه و شهرسازی، کمک خلبان آگاه (نسبت به راه آهن سریع السیر) و شجاع که به خلبان بگوید داری اشتباه می کنی کاپیتان وجود ندارد و روابط عمومی شبهات تخصصی را به وزیر منعکس نمی کند.
به گزارش پایگاه پیام رسانی رهبر معظم انقلاب (25 فروردین 1400)، ایشان در ابتدای محفل انس با قرآن فرمودند: من در سخنرانی اول فروردین در باب رتبه اقتصادی کشور یک آماری را عرض کردم. بعد از آن چند نفر به من تذکر دادند که این آمار درست نیست. من به دفترمان گفتم که بررسی کنند و بررسی کردند معلوم شد که حرف آنها درست است. حق با آنهاست ...
معظم له در دیدار با نمایندگان مجلس خبرگان رهبری در 4 اسفندماه 1401 فرمودند: از شبهه هم نباید رنجید و همچنانکه مرحوم شهید مطهری (رضوان اللّه علیه) خودش شبهه و پاسخ آن را کشف می کرد، باید برای مواجهه با شبهه آماده شد ... و نیز فرمودند: شبهه ما را وادار می کند بیشتر فکر کنیم، بیشتر مطالعه کنیم، بیشتر مراجعه کنیم، بیشتر مشورت کنیم، بیشتر از کسی که بیش از ما می فهمد سوال کنیم، شبهه هم از این قبیل است، مراقب باشیم حرف سست نزنیم.
در عین حال گاهنامه مدیر، 29 بهمن 1401 نوشت: در دهه ۱۹۹۰ حوادث هوایی و سقوط هواپیما در خطوط هوایی کره جنوبی ۱۷ برابر متوسط جهانی شده بود؛ به نحوی که در سال ۹۹ آمریکا پرواز کارکنان خود را ممنوع کرد، کانادا اخطار داد که اجازه فرود هواپیماهای این خط را معلق خواهد کرد و خطوط هوایی دلتا و ایرفرانس در عمل همکاری خود را به تعلیق درآوردند! در دنیای امروز استفاده از هواپیما به اندازه یک دستگاه قهوه ساز قابل اعتماد است و تنها مجموعه ای از اشتباهات انسانی (در حدود ۷ اشتباه پی درپی) می تواند یک پرواز را به سقوط بکشاند! گزارش های ارزیابی نشان می داد ایراد فنی، سهم کمی داشت و عوامل انسانی نیز متفاوت از سایر خطوط هوایی نبود. مطالعات متعددی مانند مطالعات شرکت بوئینگ و پژوهش دو زبان شناس (فیشر و اورسانو) پرده از راز بزرگی برداشت. آن ها متوجه شدند هواپیماهای سقوط کرده به دلیل ساده ای دچار مشکل می شدند: هیچ کس به صراحت به کاپیتان نمی گفت: داری اشتباه می کنی کاپیتان! ... چهار درس بزرگ از سقوط ها بدین شرح است:
1- این فرهنگ است که موفقیت یا شکست را تعیین می کند؛ نه فناوری و نه هواپیماهای مطمئن تر.
2- رده ی پایین تر برای جلوگیری از سقوط و شکست بزرگ جمعی، هیچ چاره ای جز آن ندارد که به صراحت خطاب به رده ی بالا فریاد بزند: رفیق داری اشتباه می کنی!
3- رده ی بالاتر باید بفهمد که تنها راه نجات دسته جمعی، دادن این آزادی به زیردست است که اشتباه او را به صراحت بگوید. در یکی از پروازها کاپیتان در مقابل کمک خلبانی که به او تذکر داده بود که اشتباه کرده است، با پشت دست به دهانش زده بود. آن پرواز سقوط کرد و این آموخته ما از جعبه سیاه است!
4- خط هوایی کره نشان داد، گذار از این وضعیت تنها در صورت پذیرش واقعیت های فرهنگی و خودآگاهی جمعی امکان پذیر است. با انکار یک آسیب فرهنگی تنها امکان سقوط افزایش می یابد.
(جزئیات بیشتر در رسانه های خارجی قابل مطالعه است: CNBC- Korean Culture, Asiana Crash- 20230609)
حال برگردیم به موضوع حمل و نقل ریلی و خبر پایگاه اطلاع رسانی دولت که در 7 تیر 1402 اعلام کرد: وزیر راه و شهرسازی در ادامه سفر اصفهان به بازدید از پروژه قطار سریع السیر اصفهان تهران پرداخت و گفت: قطعا راه اندازی قطارهای سریع السیر از جمله اولویت های دولت سیزدهم است ... پیشنهاد من این است که مسیر اصفهان تهران مشهد به صورت یکپارچه تحت پوشش قطار سریع السیر قرار گیرد ... حوزه ریلی کشور باید با تکنولوژی های روز تجهیز شود به همین دلیل برای تامین بودجه لازم برای این پروژه حتما پیگیر خواهم بود.
به نظر می رسد با وجود ساختار بسیار گسترده وزارت راه و شهرسازی، کمک خلبان آگاه (نسبت به راه آهن سریع السیر) و شجاع که به خلبان بگوید داری اشتباه می کنی کاپیتان وجود ندارد و روابط عمومی شبهات تخصصی را به وزیر منعکس نمی کند (مانند: ضرورت، اولویت، قابلیت، ارجحیت، سرمایه لازم، زمان اجرا، هزینه نگهداری و بهره برداری، وابستگی، ریسک ها ...) و احتمال تکرار منوریل قم بالا می رود. مواردی که در یادداشت های متعدد به آن اشاره شده: چون حرف های سست در راه آهن سریع السیر (تین نیوز / کد خبر 252959)، اولویت برقی کردن و احداث سریع السیر تهران مشهد TIC (تین نیوز / کد خبر 251677)، سهم سرعت در قیمت بلیت مسافری (تین نیوز / کد خبر 255508).
برای تبیین بهتر به بخش پایانی یادداشت آسیب شناسی ترنست زیمنس DH4 (تین نیوز / کد خبر 249560) اشاره می گردد (عدم حمایت در اختصاص سوبسید مسافری، تعرفه تکلیفی و ...) که اکنون موجب رکود سرمایه چند هزار میلیارد تومانی خودکشش ها شده است.
* کارشناس حمل و نقل
هر 1 سالی که می گذره به دلیل تورم , کار بستن پرونده های ریلی نرمال سخت و سخت تر می شه به عنوان مثال اگر روزی روزگاری ریل اردبیل با 500 میلیارد تومان به افتتاح می رسید پارسال نیاز به 2 هزار میلیارد تومان داشت و حالا رقم خیلی بیشتر از این حرف هاست شما برای ریل پرسرعت تهران مشهد و تهران اصفهان بیش از 50 همت هزینه می کنید که این بودجه می توانست پرونده ریل نرمال همدان سنندج , اردبیل میانه , رشت کاسپین , بیرجند یونسی , تبریز خاوران , کرمانشاه اسلام آباد غرب خسروی , اصفهان شهرکرد , ازنا الیگودرز اصفهان , درود خرم آباد پل دختر دوکوهه و اسلام آباد غرب ایلام را ببندد ریل را به مرزهایی مثل خسروی برساند که مورد نیاز مردم و تجار است و خصوصا در ایام اربعین عصای دست مردم و مسئولین می شد چندین مرکز استان می توانستند ایستگاه ریلی داشته باشند یعنی خدمت به مردم در سطح کشور توزیع می شد و کلی کارخانه و شهرک های صنعتی و معادن و ... هم می توانستند به این شبکه ریلی جدید متصل بشن ما امروز حدودا 14 هزار کیلومتر شبکه ریلی نرمال داریم که استاندارد حداقل 25 هزار کیلومتر است اما حداقل بهتر می بود که صبر می کردیم ریل نرمال به 20 هزار کیلومتر برسد میلیون ها نفر دیگر از مردم سرویس و خدمات ریلی می گرفتند چند تا کریدور ریلی به ثمر می نشست بعدا بودجه را به سمت ریلی پرسرعت شیفت می کردیم امروز شما این ریل پرسرعت تهران مشهد و تهران اصفهان را هم بسازید دهک 6 تا 10 توانایی استفاده خواهند داشت مگر اینکه دولت بار جدیدی قبول کند و یارانه دهد .
آقای مهندس قربانعلی بیک همان کمک خلبان است و پیست راهوار تین نیوز، همان محیط رفع شبهه.
با سلام
جدای از موضوع مورد بحث آقای قربانعلی بیک تحلیل ایشان در خصوص انجام کار کاملا صحیح می باشد و اگر با زبان دیگری بخواهیم نام گذاری کنیم این تحلیل را همان تیم وورک یا کار گروهی معنی خواهد شد قطعا رویه های کار گروهی خوب است اما به شرط اینکه ما در گروه تصمیم گیرنده در حوزه های کاری نفراتی نداشته باشیم که با نظر خود منافع شخصی خارج از سازمان خود را تامین کنند اما آیا چنین فضائی در حال حاضر در کشور ویا وزارت راه وجود دارد درر دهه های گذشته تصمیمات نشان داده که همگی در جهت منافع شخصی گرفته شده است ونشان بارز آن را می توان در پروژه های بزرگی مشاهده کرد که بدون توجیه برگذار شد شروع شد وپس از شروع تصکیک گیرندگان به یک باره به طرف دوم میز انتقال پیدا کردند یا بهتر است بگوئیم کوچ کردند
بله اینکه کمک خلبان به کاپیتان بگوید اشتباه می کنی خوب است به شرط اینکه کمک خلبان ذینفع موضوع نباشد که در کشور ما یکمی این موضوع کم شده است
واما سوال دیگر اینست که شما استاد عزیز من خود سالهای سال در صنعت ریلی در حوزه های مدیریتی مختلف از جمله معاون اداره کل کشش مدیر کل مرکز تحقیقات مدیر کل خط وسازهای فنی معاون برنامه ریزی راه آهن و.... حضور داشته اید آیا خود در هنگام مدیریت خود به تذکرات کمک خلبان خود توجه کردید
در حال حاضر مشکل اینست که خودی های سازمان از ناخودی های سازمان قابل تشخیص نیستند و شاید یکی از دلایلی که مدیر ارشد تصمیم می گیرد خود حرف آخر را بزند همین است
در نهایت اینکه به همان دلایلی که این طرح قابل نقد منفی است به همان شرایط قابل نقد مثبت است
تا زمانی که طرح جامعی برای حمل ونقل کشور توسط شرکت بی طرف تدوین نشود مدیر ارشد مجبور به تصویب طرح های است که در زمان خود پاسخگوی جامعه باشد
و از نظر اینجانب رای اینکه سطح تکنولوژی ریلی را در کشور بالا ببریم حضور راه آهن سریع اجتناب ناپذیر است
ما زمان رشد را از دست داده ایم وبه دلیل سوء مدیریت ها ولذا لازم است جهشی از چند مقطع رشدی داشته باشیم تا عقب نمانیم