◄ توسعه زیربنایی؛ پاسخ به تقاضا یا توسعه منطقهای؟
به علت محدودیت بودجه ای ناچار به اولویت بندی پروژه ها هستیم و اگر از نگاه حاکمیتی نگاه کنیم برای پروژه های خرد ترابری در سطح استان باید اولویت بندی نمود و اگر پروژه های کلان ترابری مثل پروژه های ریلی مدنظر باشد در سطح ملی ترکیبی از منافع اقتصادی و منافع توسعه منطقه ای و منافع روابط بین الملل و نظایر آن در مدل تصمیم گیری برای اولویت بندی نقش دارند.
در مورد این موضوع که توسعه زیربنا برای پاسخ به تقاضا باشد یا برای توسعه منطقه ای به نظرم چند نکته را باید در نظر گرفت:
الف. توسعه مناطق دور افتاده ممکن است با تسهیل ترابری و توسعه زیربناها صورت گیرد ولی ممکن است یک منطقه ذاتا پتانسیل رشد نداشته باشد یا نیاز به مجموعه ای از اقدامات برای رشد یک منطقه دورافتاده باشد و مطالعات آمایشی برای شناخت پتانسیل های مناطق و نیازمندی های آنها ضرورت دارد سپس توسعه زیربنای ترابری در چارچوب برنامه آمایشی انجام شود.
ب. بین توسعه راه با توسعه راه آهن تفاوت زیادی وجود دارد. در قرن نوزدهم راه آهن تنها گزینه ترابری مکانیزه در خشکی بوده و بنابراین توسعه شدید اقتصادی و منطقه ای با توسعه راه آهن در امریکا و اروپا رخ داد ولی در قرن بیستم که ترابری جاده ای و هوایی با انعطاف پذیری بالا فراهم شده اند کاربرد ترابری ریلی محدود شده و برای حجم انبوه بار و مسافر بین مبادی و مقاصد مشخص نظیر بارهای معدنی و صادرات و واردات و ترانزیت و مسافر انبوه درون شهری و برون شهری به صرفه است.
ج. به علت محدودیت بودجه ای ناچار به اولویت بندی پروژه ها هستیم و اگر از نگاه حاکمیتی نگاه کنیم برای پروژه های خرد ترابری در سطح استان باید اولویت بندی نمود و اگر پروژه های کلان ترابری مثل پروژه های ریلی مدنظر باشد در سطح ملی ترکیبی از منافع اقتصادی و منافع توسعه منطقه ای و منافع روابط بین الملل و نظایر آن در مدل تصمیم گیری برای اولویت بندی نقش دارند.
د. متاسفانه در وضعیت کنونی نظامات تصمیم گیری و اولویت بندی پروژه های ترابری به درستی پایه گذاری نشده و استفاده نمی شود و مطالعه آمایشی برای شناخت نیازها و برنامه های توسعه منطقه ای و نظام اولویت بندی پروژه های ترابری در سطوح استانی و ملی رایج نیست هرچند تلاش های بسیار صورت گرفته و نمونه مدلسازیهای قابل توجهی فراهم است.
ه. در فقدان نظامات برنامه ریزی مزبور تصمیم گیری های موردی گاهی صحیح و گاهی نادرست و گاهی انفعالی در مقابل اعمال فشار ذینفعان وجود دارد و بخش عمده ای از منابع ملی صرف پروژه های کم فایده می گردد و پروژه های مفیدی نیز سال های طولانی به تاخیر می افتند.
و. به نظرم باید نظام اولویت بندی پروژه های دارای جایگاه قانونی باشد نظیر الزام به استفاده از طرح جامع ترابری و عواقب قصور نیز مشخص باشد و مواد قانونی در این رابطه تنظیم و پیشنهاد شود بلکه در برنامه هفتم بهتر از برنامه های قبل دنبال شود.
* کارشناس حمل و نقل